الگوها به طور کلی برگرفته از اتفاقات پرتکرار در نمودار قیمت هستند و الگوهای هارمونیک نیز از این قانون مستثنی نمی باشند. اصلیترین موردی که در الگوهای هارمونیک مورد مطالعه قرار میگیرد، نسبتهای فیبوناچی بین گامها یا امواج قیمتی نسبت به یکدیگر است. آقای J.M Hurst برای اولین بار، الگوهای هارمونیک را در دورههای آموزشی خود ارائه داد و بعدها کتابی توسط Scott Carney منتشر شد که در آن کتاب یافتههای آقای J.M Hurst به طور کاملتر و با نسبتهای فیبوناچی دقیقتری ارائه شد.
الگوهای هارمونیک و کلاسیک تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند. دو مورد از این تفاوتها که میتوان آنها را به عنوان مزیت الگوهای هارمونیک نیز تلقی کرد، عبارتند از:
- الگوهای هارمونیک فقط به صورت بازگشتی یا ادامهدهنده تشکیل میشوند. یعنی هیچ یک از الگوهای هارمونیک هم بازگشتی و هم ادامهدهنده نیستند.
- الگوهای هارمونیک به دلیل وابستگی به نسبتهای فیبوناچی، دارای ابعاد و اندازههای مشخصی هستند که این مشخصه در الگوهای کلاسیک دیده نمیشود.
هدف اصلی الگوهای هارمونیک، تعیین نواحی برگشت قیمت یا PRZ است. یعنی محدودهای که روند بازار در آن دچار تغییر میشود. به عبارت دیگر، پیوت پوینتهای بازار را مشخص میکند.
پیش از بررسی انواع الگوهای هارمونیک، مروری بر انواع ابزارهای فیبوناچی خواهیم داشت:
- فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement): این ابزار برای اصلاحهای کمتر از 100 درصد کاربرد دارد. بطور مثال یک روند صعودی را در نظر بگیرید که بازار با حرکت اصلاحی، بخشی از مسیر صعودی را اصلاح می کند. در این حالت، میتوانیم با استفاده از این ابزار، درصد اصلاح قیمت را اندازه بگیریم.
- فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension): این ابزار مانند ابزار قبلی است با این تفاوت که برای برگشتهای بیشتر از 100 درصد کاربرد دارد. بدین معنی است که قیمت نه تنها تمام مسیر صعودی خود را اصلاح، بلکه بیش از آن نیز پیشروی می کند و به مسیر اصلاح خود ادامه می دهد. در این حالت از این ابزار استفاده میکنیم.
- فیبوناچی پروجکشن (Projection): استفاده از این ابزار به ما این امکان را میدهد که اهداف و آینده قیمت را پیشبینی کنیم. برای انجام این کار، نیاز به سه نقطه قیمتی داریم.
- فیبوناچی اکسپنشن (Expansion): کاربرد این ابزار با راهبرد فیبوناچی پروجکشن شباهت بسیاری دارد، با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار، نیاز به دو نقطه قیمتی داریم.
انواع الگو های هارمونیک:
در کل، الگوهای هارمونیک به دو دستهی ساده و پیچیده تقسیم میشوند. الگوهای ساده دسته بندی دیگری ندارند و در ادامه با انواع آنها آشنا خواهیم شد. الگوهای پیچیده دارای دو حالت A و B هستند و هر کدام از انواع این الگوها میتوانند به صورت استاندارد یا جایگزین (Alt) ظاهر شوند.
الگو های ساده(Simple)
الگوی AB=CD ساده (Simple):
این الگو از چهار نقطه تشکیل شده است و دارای دو حالت جایگزین (Alt) می باشد. همانطور که از نام این الگو مشخص است، فواصل AB و CD با یکدیگر برابر هستند. حالت صعودی و نزولی آن در حالت ساده (Simple) یا همان استاندارد، در شکل زیر مشخص شده است.
در حالت استاندارد الگوی AB=CD، فواصل AB و CD با یکدیگر برابر هستند. به عنوان مثال، در شکل زیر، اگر نقطه C را به اندازه 38.2 درصد از AB اصلاح کنیم، نقطه D برابر با پروجکشن 261.8% ABC خواهد بود. در جدول زیر، این نسبتها به گونهای که AB=CD رعایت شوند، آورده شده است.
Retracement AB | Projection BC |
38.2 | 261.8 |
50 | 200 |
61.8 | 161.8 |
70.7 | 138.2 |
78.6 | 127 |
88.6 | 113 |
نکته: با توجه به جدول بالا، نقاط بازگشتی (PRZ) ما نسبت به پروجکشن ستون BC هستند. دو ستون بالایی نسبت عکس دارند و به یکدیگر واکنش نشان میدهند. به این صورت که افزایش درصد ستون AB موجب کاهش درصد ستون BC میشود.
الگوهای ساده و پیچیده، علاوه بر حالت ساده و استاندارد، الگوهای جایگزین (Alt) نیز دارند. الگوی AB=CD نیز دو حالت جایگزین دارد که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگو Alt 127 AB:
اولین حالت جایگزین الگوی AB=CD، حالت Alt 127 AB نام دارد. اگر بخواهیم به طور ساده این الگو را شرح دهیم، باید گفت که در حالت استاندارد این الگو، AB با CD برابر است. اما در حالت Alt 127 AB، گام CD بزرگتر از AB است و به همین دلیل، معادل 127 درصد پروجکشن گام قبلی خود را صعود یا نزول میکند. در شکل زیر، حالت استاندارد و حالت جایگزین با یکدیگر مقایسه شدهاند.
در جدول زیر، نسبتهای بازگشتی و پروجکشن Alt 127 AB مشخص شدهاند.
Retracement AB | Projection BC |
38.2 | 327 |
50 | 250 |
61.8 | 200 |
70.7 | 178.6 |
78.6 | 161.8 |
88.6 | 141.4 |
الگو Alt 161.8 AB:
دومین حالت جایگزین الگوی AB=CD، الگوی Alt 161.8 AB نام دارد. در این حالت همانند الگوی پیشین، گام CD بزرگتر از AB است. با این تفاوت که معادل 61.8 درصد بیشتر از گام قبلی خود را صعود یا نزول میکند. در جدول زیر، حالت استاندارد و حالت جایگزین با یکدیگر مقایسه شدهاند.
در جدول زیر هم نسبت های بازگشتی و پروجکشن Alt 161.8 AB مشخص شده است .
Retracement AB | Projection BC |
38.2 | 423.6 |
50 | 327 |
61.8 | 261.8 |
70.7 | 231 |
78.6 | 200 |
88.6 | 178.6 |
الگو 121:
این الگو شباهت بسیار زیادی به الگو AB=CD دارد. با این تفاوت که این الگو یک گام حرکتی بیشتر دارد و از پنج نقطه تشکیل شده است. نقطه D یا همان روند CD را میتوان به دو روش تعیین کرد. در شکل زیر، حالتهای استاندارد صعودی و نزولی این الگو را مشاهده میکنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 50 تا 78.6 درصد روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 113 تا 361.8 درصد پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 38.2 تا 78.6 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین روند CD بین 38.2 تا 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
حالت ایدهآل این الگو زمانی است که بخش ابتدایی یا انتهایی الگو، تشکیل یک الگوی AB=CD را به دنبال داشته باشد. در شکل زیر، مثالی از تشکیل الگوی AB=CD در بخش ابتدایی و انتهایی الگو در حالت صعودی را مشاهده میکنید.
الگو سه حمله (Three drive):
این الگو همانند الگوی قبلی، از الگوی اصلی AB=CD تشکیل شده است. با دیدگاههای مختلف، میتوان در این الگو دو یا سه الگوی AB=CD را مشاهده کرد. این الگو از شش نقطه تشکیل شده است که در شکل زیر، خطوط استاندارد صعودی و نزولی آن نشان داده شدهاند.
در این الگو، نسبت روندها به یکدیگر به ترتیب زیر هستند:
- روند BC بین 61.8 تا 78.6 درصد از روند AB را اصلاح میکند.
- روند CD بین 127.2 تا 161.8 درصد از پروجکشن ABC را صعود یا نزول میکند.
- روند DE بین 61.8 تا 78.6 درصد از روند CD را اصلاح میکند.
- روند EF بین 127.2 تا 161.8 درصد از پروجکشن CDE را صعود یا نزول میکند
این الگو را میتوان با شمارشهای مختلفی در نظر گرفت. در شکل زیر هم حالتی نمایش داده شده است که سه الگو AB=CD در نظر گرفته شدهاند.
الگوی اسب آبی (Seapony):
این الگو نیز همانند سایر الگوهای ساده هارمونیک، الگوی AB=CD بخشی از آن را تشکیل داده و همچنین از پنج نقطه تشکیل شده است. روند دوم و سوم این الگو با ابزارهای فیبوناچی های retracement و projection محاسبه و اندازهگیری میشوند. اما روش محاسبه ی روند آخر این الگو با الگوهای پیشین کمی متفاوت است. میزان اندازهی روند آخر، برابر است با فاصلهی انتهای روند دوم تا انتهای روند سوم. تمام این موارد در شکل زیر در حالتهای صعودی و نزولی مشخص شده است.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 50 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 161.8 تا 261.8 درصد پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD به اندازهٔ 2 × h صعود یا نزول میکند. (h = فاصلهٔ انتهای AB تا انتهای BC).
الگوی اژدها (Dragon):
این الگو از پنج نقطه تشکیل شده است و در حالت ایدهآل شامل یک الگوی AB=CD است. در این الگو، همانند الگوی اسب آبی (Seapony)، روند آخر به میزان حرکت روندهای قبلی بستگی دارد. در شکل زیر، حالات صعودی و نزولی این الگو نشان داده شده است.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 50 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از روند AB را اصلاح میکند (توجه کنید که در این الگو، روند سوم در محدودهٔ روند قبلی اصلاح میکند).
- روند CD بین 61.8 تا 161.8 درصد پروجکشن ABC را صعود یا نزول میکند.
الگوهای هارمونیک دو دستهٔ ساده و پیچیده دارند. همچنین الگوهای هارمونیک پیچیده، به دو بخش A و B دسته بندی میشوند.
به دلیل تنوع بالای الگوهای هارمونیک، ممکن است معاملهگران در ابتدا برای یادگیری و به خاطر سپردن الگوها و یا تشخیص آنها روی نمودار قیمت، با چالشهایی روبرو شوند. یکی از عواملی که در بسیاری از امور میتواند موجب یادگیری سریعتر و بهتر شود، دستهبندی و منظمکردن مطالب است. در الگوهای هارمونیک پیچیده نیز به همین ترتیب است. دسته بندی صورت گرفته در ابن الگوها بدین منظور است تا الگوهایی که مشخصات یکسان دارند در یک گروه قرار بگیرند و تشخیص آنها برای معاملهگر راحتتر شود.
الگو های پیچیده ی گروه A:
مشخصهٔ ثابتی که در تمامی الگوهای موجود در این دستهبندی وجود دارد، این است که نقطهٔ C در الگوهای صعودی، پایینتر از نقطهٔ A و در الگوهای نزولی، بالاتر از نقطهٔ A قرار میگیرد. همچنین، نقطهٔ C، داخل محیط الگو قرار دارد.
نکتهٔ بسیار مهمی که از این پس با آن مواجه خواهید شد، این است که تمامی الگوهای پیچیده ی گروههای A و B برای تعیین نقطهٔ برگشتی و به عبارت دیگر نقطهٔ D، دو نسبت اصلاحی را ارائه میدهند. توجه داشته باشید که محل همپوشانی راه اول و راه دوم برای ما اهمیت بسیار بیشتری دارد و از اعتبار بالاتری برخوردار است. اگر در یک الگو، نقطه ی D بدست آمده از راه اول و دوم با یکدیگر همپوشانی نداشتند، هر دو ناحیه به صورت مجزا پتانسیل بازگشتی خواهند داشت.
الگوی خفاش (Bat):
این الگو از پنج نقطه تشکیل شده و در حالت ایدهآل یک الگوی AB=CD در انتهای آن تشکیل میشود. نقطه C پایینتر از نقطه A و در محیط داخلی الگو قرار می گیرد. این شرایط برای نقطه C در تمامی الگوهای گروه A مشترک است. در این الگو، محدودهٔ روند CD یا همان نقطهٔ D را میتوان با دو روش مشخص کرد. در شکل زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو نشان داده شده است.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 113 تا 261.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 88.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در حالت ایدهآل این الگو، نسبتهای روندها به یکدیگر به ترتیب زیر می باشند:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 161.8 تا 261.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 88.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگو گارتلی (Gartly):
این الگوی پیچیده کلاس A نیز همانند الگوی پیشین، از پنج نقطه تشکیل شده و در انتهای خود یک الگوی AB=CD را تشکیل میدهد. برای تعیین نقطه D، میتوان از دو نسبت اصلاحی استفاده کرد؛ روش اول استفاده از نسبتهای اصلاحی مرتبط با روند BC و روش دوم استفاده از نسبتهای اصلاحی روند XA است. دقیقاً همانند روند اصلاحی AB که در شکل زیر مشخص شده است. همچنین، میتوانید حالتهای صعودی و نزولی این الگو را مشاهده کنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 113 تا 261.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD بین 61.8 تا 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در حالت ایدهآل این الگو، نسبت روندها به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 127 تا 161.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD بین 61.8 تا 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
نکتهای که در این الگو باید به آن توجه داشت، این است که اگر محدوده ی به دست آمده از راه اول و دوم برای ناحیه D، با یکدیگر همپوشانی داشته باشند، آن ناحیه از اهمیت بالاتری برخوردار است.
الگوی پروانه (Butterfly):
این الگو همانند الگوهای قبلی از پنج نقطه تشکیل شده است. این الگو میتواند در انتهای خود، الگوی AB=CD را تشکیل دهد. همچنین، موج CD یا همان نقطهٔ D آن را میتوان با استفاده از دو روش تعیین کرد. در شکل زیر حالتهای صعودی و نزولی این الگو نشان داده شده است.
در این الگو، نسبت روندها به یکدیگر به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 113 تا 261.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 127 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در حالت ایدهآل این الگو، نسبت روندها به یکدیگر به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 161.8 تا 261.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 127 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی خرچنگ (Crab):
این الگو، همانند الگوهای پیشین، از پنج نقطه تشکیل شده است و همچنین برای محاسبهٔ محدودهٔ برگشتی میتوان از دو راه استفاده کرد. همچنین، این الگو میتواند در انتهای خود یکی از حالات جایگزین یا همان Alt الگوی AB=CD را داشته باشد. این الگو، مانند الگوهای پیشین، یک حالت کلی و استاندارد دارد و حالت دیگر آن، خرچنگ عمیق یا همان (Deep Crab) نام دارد. در حالت خرچنگ عمیق، مانند حالتهای ایدهآل الگوهای پیشین، فقط retracement و projection روندها نسبت به یکدیگر تغییر کرده اند. در شکل زیر، میتوانید حالات صعودی و نزولی این الگو را در شرایط استاندارد و جایگزین مشاهده کنید.
در حالت استاندارد این الگو، نسبت روند ها به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 224 تا 361.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 161.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در حالت خرچنگ عمیق، نسبت روندها به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB به میزان 88.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 38.2 تا 88.6 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 261.8 تا 361.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 161.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی قوی سیاه (Black Swan):
الگوی قوی سیاه از پنج نقطه تشکیل شده است. این الگو حالت جایگزین (Alt) ندارد. همچنین، این الگو با سایر الگوهای این گروه تفاوت اساسی دارد و آن تفاوت در محدوده تشکیل نقطه B یا روند AB است. در این الگو، روند AB بیشتر از 100 درصد روند قبلی خود یعنی روند XA را اصلاح میکند، اما همچنان نقطه C درون الگو قرار دارد. الگوی AB=CD میتواند در چهار نقطه انتهایی این الگو تشکیل شود. در شکل زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو را مشاهده میکنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 138.2 تا 261.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 23.6 تا 50 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 112.8 تا 200 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD بین 112.8 تا 261.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگو های پیچیده ی گروه B:
مشخصهی مشترک تمام الگوهای این گروه، محل قرارگیری نقطه C است که خارج از محیط الگو قرار دارد. در الگوهای صعودی، نقطه C بالاتر از نقطه A و در الگوهای نزولی، پایینتر از نقطه A قرار میگیرد.
قبل از معرفی الگوهای این گروه، باید اشاره کنیم که شباهت ها و تفاوت هایی بین گروههای B و A وجود دارد. از جمله شباهت های این دو گروه، وجود دو راه برای تعیین آخرین نقطه یا همان نقطه D و همچنین وجود پنج نقطه در تمامی الگوها است. اما تفاوتی که بین این دو گروه وجود دارد، آن است که در تمامی الگوهای گروه A، الگوی AB=CD در انتهای الگو (چهار نقطهی پایانی الگو) تشکیل میشود، اما در الگوهای گروه B این مورد برعکس است. یعنی احتمال وجود الگوی AB=CD در ابتدای الگو یا همان چهار نقطهی ابتدایی آن بیشتر است.
الگوی سایفر (Cypher):
در این الگو، احتمال وجود AB=CD در ابتدای آن، یعنی چهار نقطه ابتدایی الگو، وجود دارد. این الگو دارای یک حالت جایگزین یا همان (Alt) است که سایفر جدید (New Cypher) نام دارد. تنها تفاوت این حالت جایگزین با حالت استاندارد، در تعیین محدوده نقطه C است. در شکلهای زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو را در حالت استاندارد و جایگزین مشاهده میکنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 113 تا 141.4 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 127 تا 200 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در حالت سایفر جدید (New Cypher)، نسبت روندها به یکدیگر به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 141.4 تا 214 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 127 تا 200 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 78.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی نن استار (Nen Star):
در این الگو همانند الگوی سایفر (Cypher)، احتمال وجود AB=CD در چهار نقطه ابتدایی آن وجود دارد. همچنین، این الگو حالت جایگزین ندارد و تنها دارای یک حالت استاندارد یا همان ساده (Simple) می باشد. در شکل زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو را مشاهده میکنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 113 تا 141.4 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 127 تا 200 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 127 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی کوسه (Shark):
الگوی کوسه به دو دسته تقسیم میشود:
- کوسه 1 (Shark 1)
- کوسه 2 (Shark 2)
تفاوت اصلی این دو نوع الگو در نسبتهای متفاوت آنها برای تعیین نقطه D است. در این الگوی 5 نقطه ای، AB=CD میتواند در ابتدای آن تشکیل شود. در شکلهای زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو را در هر دو حالت کوسه 1 و کوسه 2 مشاهده میکنید.
در الگو کوسه 1، نسبت روندها به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 113 تا 161.8 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 161.8 تا 224 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 88.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
در الگو کوسه 2، نسبت روندها به ترتیب زیر می باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 113 تا 161.8 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 161.8 تا 224 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD به میزان 113 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی قوی سفید (White Swan):
الگوی قوی سفید فقط در یک حالت مشاهده میشود. مشابه الگوهای قبلی، در این الگو نیز می توان نقطه D را با دو روش مشخص کرد. اما همپوشانی روش اول و دوم در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار است. الگوی AB=CD را میتوان در ابتدای این الگو مشاهده کرد. در شکل زیر، حالتهای صعودی و نزولی این الگو نشان داده شده است.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند AB بین 38.2 تا 72.4 درصد از روند XA را اصلاح میکند.
- روند BC بین 200 تا 423.7 درصد از پروجکشن XAB را صعود یا نزول میکند.
- روند CD بین 50 تا 88.6 درصد از روند BC را اصلاح میکند. (راه اول)
- همچنین، روند CD بین 38.2 تا 88.6 درصد از روند XA را اصلاح میکند. (راه دوم)
الگوی صفر-پنج (Zero-Five):
الگوی صفر-پنج از شش نقطه تشکیل میشود و فقط یک حالت استاندارد دارد. این الگو شباهتهای زیادی به الگوی کوسه دارد و هر زمان که الگوی کوسه را مشاهده کردید، احتمال تشکیل الگوی صفر-پنج نیز وجود دارد. همچنین در این الگو، احتمال تشکیل AB=CD در چهار نقطه ابتدایی وجود دارد. در شکل زیر، حالات صعودی و نزولی آن را مشاهده میکنید.
نسبت روند ها در این الگو به ترتیب زیرمی باشد:
- روند OA بین 38.2 تا 61.8 درصد از روند XO را اصلاح میکند.
- روند AB بین 113 تا 161.8 درصد از پروجکشن XOA را صعود یا نزول میکند.
- روند BC بین 161.8 تا 224 درصد از روند AB را اصلاح میکند.
- روند BC بین 88.6 تا 113 درصد از روند XO را اصلاح میکند.
- روند CD بین 50 تا 61.8 درصد از روند BC را اصلاح میکند.
معایت و مزایای الگو های هارمونیک برای معامله و تحلیل بازار:
الگوهای هارمونیک شباهت های بسیاری به الگوهای کلاسیک و پرایس اکشن دارند و در بسیاری از بازار های مالی می توان از این الگوها استفاده کرد و با بسیاری از اندیکاتورها قابلیت ترکیب دارند و همچنین برای الگو های هارمونیک اندیکاتورهای مخصوصی نیز وجود دارد که با کمک آن اندیکاتورها می توانید الگوها را در تاریخچه و قیمت جاری بازار شناسایی کنید.
ابتدا به تعدادی از معایب الگو های هارمونیک می پردازیم:
- الگوهای هارمونیک تنوع بسیار زیادی دارند و ظاهر و هندسه آنها ممکن است برای افراد تازه کار پیچیده باشد؛ به همین دلیل ممکن است باعث سردرگمی و تصمیمات اشتباه در معاملات معامله گران تازه کار شود.
- الگوهای هارمونیک همیشه از طریق پروجکشن حرکات قیمت تایید نمیشوند. مثال بارز این مورد، الگوی کوسه است که در صورت برگشت، به یک الگوی دیگر (الگوی 0-5) تبدیل میشود.
- ابزارها و اندیکاتورهای موجود، دقت کافی را ندارند و تجربه معاملهگر در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
- در زمان انجام معاملات، ممکن است الگوهایی که دقیقاً با نسبتهای گفته شده مطابقت دارند، کم پیدا شوند و این امر منجر میشود تا معاملهگر بطور ذهنی عمل کند که احتمال خطا را بسیار افزایش میدهد.
در انتها به سراغ مزایای استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات می رویم:
- اطلاعات و نسبت الگوهای هارمونیک بسیار شفاف هستند و معاملهگر با سطوح و نسبتهای مشخص، سر و کار دارد و این مورد باعث میشود که نقاط ورود سادهتر پیدا شوند (این مورد در بسیاری از الگو ها وجود ندارد).
- امکان استفاده از الگوهای هارمونیک در بسیاری از بازارهای مالی و همچنین بیشتر تایمفریمها وجود دارد.
- شانس مشاهدهی الگوهای هارمونیک در چارت زیاد است و معاملهگر میتواند با تکرار و تمرین، آشنایی بیشتری با انواع الگوهای هارمونیک پیدا کند.
- تاییدیه یک الگوی هارمونیک فقط شکل هندسی و ظاهری آن نیست، بلکه باید نسبتها با یکدیگر هماهنگی داشته باشند و این مورد باعث افزایش اعتبار و کاهش خطای این نوع الگوها میشود.
بدون دیدگاه