حمایت و مقاومت چیست؟
حمایت و مقاومت از تأثیر احساسات معاملهگران نسبت به یک قیمت تعیین میشود.
- حمایت به عنوان کف قیمتی است که از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. (حمایت قیمت برای رشد)
- مقاومت به عنوان سقف قیمتی است و از صعود بیشتر قیمت جلوگیری میکند. (مانع قیمت برای رشد)
روانشناسی حمایت و مقاومت:
دیدگاه تصمیمگیری و احساسات معاملهگران:
در قسمتهای مختلف برای درک بهتر چرایی، به این دیدگاه میپردازیم.
در اینجا که قصد داریم نواحی حمایت و مقاومت را بررسی کنیم، بنابراین باید به دو دسته از معاملهگران توجه کنیم:
- دسته اول، معاملهگرانی هستند که در معاملات خود دچار دو وضعیت معمولاً متفاوت میشوند:
- آنها ممکن است معاملات باز داشته باشند و در صورتی که موقعیت آنها سر به سر شده باشد و یا به حداکثر ضرر مجاز خود رسیده باشد، معاملات رامی بندند. (به این شکل که یا حساب استاپاوت میشود و یا خودشان معامله را به صورت دستی و یا با استاپ لاسی که کاشتهاند، میبندند)
- این دسته از معاملهگران وقتی که سود پیش بینی شده(و یا بخشی از آن) را کسب کنند، معامله را خواهند بست.
- دستهٔ دوم معاملهگرانی هستند که در آن محدوده، قصد ورود به بازار را دارند.
در هر یک از موارد بالا، برای درک و بررسی چرایی این موارد، میتوانید این نکات را در ذهن خود داشته باشید. به عنوان مثال در تحلیل سطوح حمایت و مقاومت، رویدادهای زیر ممکن است رخ دهند:
- معاملهگرانی که در حال شورت (فروش) یا لانگ (خرید) هستند، ممکن است در صورت رسیدن به هدفی که قبلاً تعیین کردهاند، معاملات را ببندند و سود خود را دریافت کنند، یا در مقابل افرادی هستند که معامله شان در ضرر قرار دارد و از این سطوح به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می کنند.
- معاملهگرانی که با انجام لانگ وارد معامله میشوند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت:
سطوح حمایت و مقاومت در نمودار های قیمت به دو دسته کلی داینامیک و استاتیک تقسیم میشوند.
حمایت و مقاومت استاتیک
حمایت و مقاومت استاتیک سطوحی هستند که در گذشته قیمت در آنها تغییر جهت داده است. این سطوح معمولاً افقی هستند و در طول زمان تغییر نمیکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی در گذشته در سطح 100 تغییر جهت داده است، این سطح میتواند به عنوان یک سطح حمایت استاتیک شناسایی شود.
حمایت و مقاومت داینامیک
حمایت و مقاومت داینامیک سطوحی هستند که قیمت در حال حاضر در آنها قرار دارد. این سطوح معمولاً شیب دار هستند و در طول زمان تغییر میکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی در حال حاضر در یک روند صعودی باشد، خطوط روند صعودی میتوانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک شناسایی شوند. سطوح حمایت و مقاومت داینامیک میتوانند از طریق ابزارهای مختلفی مانند خطوط روند، کانالها و خطوط میانگین حرکت ترسیم شوند.
تفاوت حمایت و مقاومت داینامیک و استاتیک
تفاوت اصلی بین حمایت و مقاومت داینامیک و استاتیک در این است که سطوح حمایت و مقاومت داینامیک در طول زمان تغییر میکنند، در حالی که سطوح حمایت و مقاومت استاتیک ثابت هستند.
مفهوم تغییر قطب:
بازار بر اساس رفتار معاملهگران حرکت میکند و حمایت و مقاومت نیز از تاثیر احساسات معاملهگران نسبت به یک قیمت تعیین میشوند. این نقاط بر اساس احساس خرید و فروش کلی سهامداران و معاملهگران شکل میگیرند و به صورت روانی، ممکن است در ادامه مسیر نیز به همان نقاط واکنش نشان دهند. هرچه واکنش قویتر باشد، خط مقاومت یا حمایت از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
این تصمیم معاملهگران بر انجام معامله، باعث تغییر قطب میشود که کف و سقفهای قیمتی را تعیین میکند.
به زبان سادهتر، ناحیه ای که در ابتدا حمایت بوده و سپس با شکست ناحیه، تبدیل به مقاومت میشود و یا بالعکس. به مثال زیر توجه کنید:
در این مثال، ناحیه مشخص شده ابتدا به عنوان ناحیه مقاومت شناخته میشد، اما در ادامه و پس از شکست ناحیه، به عنوان ناحیه حمایتی عمل کرد. رفتار بازار در قسمتی که ناحیه حمایت نامیده شده، قابل مشاهده است.
سقف و کف نوسان:
سقف نوسان را به بالاترین قیمت کندلی نسبت میدهیم که از بالاترین قیمت دو کندل قبل و بعد خود بالاتر باشد.
کف نوسان را به پایین ترین قیمت کندلی نسبت می دهیم که از پایین ترین قیمت دو کندل بعد و قبل خود پایین تر باشد.
اگر چند کندل دارای سقف/کف یکسان باشند و از سقف/کف دو کندل قبل و دو کندل بعد از خودشان پایین تر/بالاتر باشند، باز هم آنها را سقف/کف نوسان در نظر میگیریم. برای این مورد به شکل زیر توجه داشته باشید.
جایگاه دو کندل قبل یا بعد از کندل سقف/کف نوسان نسبت به هم، اهمیتی ندارد.
علاوه بر روش تعیین حمایت و مقاومت بر اساس کف و سقف نوسانها، روشهای دیگری نیز برای تشخیص این محدودهها در بازار وجود دارند. به عنوان مثال، گاهی اوقات در صورت وجود گپ قیمتی، میتوانیم آن را به عنوان یک ناحیه حمایت یا مقاومت در نظر بگیریم.
نحوه ترسیم حمایت و مقاومت بر روی چارت:
به طور کلی، حمایت و مقاومت میتوانند با استفاده از یک خط افقی روی چارت تعیین شوند. با این حال، باید توجه داشت که برای هر ناحیه حمایت یا مقاومت، شما باید یک منطقه در اطراف آن تشکیل دهید. این به دلیل آن است که نواحی حمایت و مقاومت تأثیر مستقیم بر تصمیمات معاملهگران دارند و تصمیمات آنها در زمانها و با قیمتهای مختلف اتخاذ میشود. به عبارت دیگر، برای اینکه بتوانید یک ناحیه حمایت یا مقاومت را به درستی تعیین کنید، نباید فقط به یک خط افقی اکتفا کنید.
این دیدگاه به شما این ذهنیت را میدهد که تنها با شکست وارد معامله نشوید و ملزومات را در ذهن خود داشته باشید که در ادامه آن را خواهید آموخت.
در این مثال، به جای نشان دادن ناحیهی حمایت یا مقاومت به جای یک خط افقی، از یک ناحیه با ضخامت استفاده کردیم. این روش به دلیل داشتن یک ناحیهی دقیقتر برای تشخیص بهتر شکستها، به کاهش خطای ما کمک میکند.
قوانین ثابتی در خصوص این که ناحیه حمایت و مقاومت را چطور تعیین کنید، بیان نمی شود. باید با توجه به شرایط و کندل ها منطقه مناسب را پیدا کنید.
- زمانی که بادی کندل کوچک است، معمولاً با توجه به کف و سقف نوسان، محدودهای را تعیین میکنیم که شامل حداقل یکی از شمعهای پایین یا بالا و بادی کندل سقف یا کف نوسان باشد. در مورد کندلهای کوچک در نقاط سقف و کف نوسان، با در نظر گرفتن کل کندل به همراه شمع پایین و بالا، یک ناحیه را مشخص میکنیم. در صورتی که کندل بزرگ باشد، به تایم فریمهای بالاتر و پایینتر نگاه کرده و منطقه مناسب را تعیین میکنیم.
نکته مهم این است که زیاد درگیر عینیت نشده و نگران ذهنیت نباشید. این فقط یک محدوده است! همین!
در نهایت باید بیان کنیم که تعیین نواحی حمایت و مقاومت بسیار حائز اهمیت است و ما به دنبال شکست یا حفظ آنها هستیم. اشکالی ندارد که قیمت به چند پیپ بالا یا پایین ناحیه تعیین شده ما نفوذ کند. البته تمرین و تجربه لازم است تا با این رویه آشنا شویم.
به عنوان جمعبندی، میتوان گفت که تشخیص نقاط حمایت و مقاومت به عنوان مهمترین نکته در بازارهای بورس، فارکس و سایر بازارهای مالی در دنیا شناخته میشود. این نقاط به عنوان مراجع مهم برای تصمیمگیری در معاملات، از اهمیت بسیاری برخوردارند. با استفاده از تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، این نقاط تعیین می شوند و به عنوان یک راهنمای مهم در تصمیمگیری برای سرمایهگذاران و معاملهگران عمل می کنند.
نحوه معامله با سطوح حمایت و مقاومت
نحوه معامله با سطوح حمایت و مقاومت در بازار های مالی
سطوح حمایت و مقاومت از مفاهیم کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند که میتوان از آنها برای تعیین نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده کرد. سطح حمایت محدودهای از قیمت یک دارایی است که از ریزش بیشتر قیمت در یک روند نزولی جلوگیری میکند. سطح مقاومت محدودهای از قیمت است که از افزایش بیشتر قیمت در یک روند صعودی جلوگیری میکند.
نحوه شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت را میتوان با استفاده از روشهای مختلفی شناسایی کرد. یکی از رایجترین روشها، شناسایی نقاطی است که قیمت در گذشته در آنها تغییر جهت داده است. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی در یک روند صعودی باشد و سپس به یک سطح قیمتی مشخص برسد و از آن سطح قیمتی کاهش پیدا کند، آن سطح میتواند به عنوان یک سطح مقاومت بالقوه شناسایی شود.
روش دیگر شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، استفاده از خطوط روند است. خطوط روند خطوطی هستند که نقاط قیمتی را که در یک روند مشخص قرار دارند به یکدیگر متصل میکنند. اگر قیمت یک دارایی در حال حرکت در یک روند صعودی یا نزولی باشد، خطوط روند میتوانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک شناسایی شوند.
نحوه استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای معامله
سطوح حمایت و مقاومت میتوانند برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده شود. به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است در انتظار شکست یک سطح حمایت یا مقاومت باشد تا وارد معامله شود. اگر قیمت یک دارایی به یک سطح حمایت نزدیک شود و سپس از آن ناحیه قیمت افزایش پیدا کند، معاملهگر ممکن است این را به عنوان نشانهای از تغییر جهت روند و شروع یک روند صعودی جدید تفسیر کند. در این صورت، معاملهگر ممکن است یک موقعیت خرید باز کند.
روش دیگر استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای معامله، استفاده از آنها به عنوان نقاط خروج از معاملات است. به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است یک موقعیت خرید باز کند و سپس یک سطح حمایت را به عنوان حد ضرر خود تعیین کند. اگر قیمت یک دارایی به سطح حمایت برسد، معاملهگر ممکن است موقعیت خود را ببندد و ضرر خود را شناسایی کند.
نکات مهم در مورد معامله با سطوح حمایت و مقاومت
- سطوح حمایت و مقاومت همیشه قابل اعتماد نیستند. قیمت یک دارایی ممکن است از یک سطح حمایت یا مقاومت عبور کند و روند خود را تغییر ندهد.
- بهتر است از چندین سطح حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده کنید.
- همیشه از حد ضرر برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید.
برای درک بهتر این موضوع، میتوانید به مثال زیر توجه کنید:
- در بخش اول، قیمت از ناحیهی مقاومت ریجکت میشود و تاییدیهی ورود به معامله فروش در این نقطه ممکن است.
- در ناحیه دوم، شکست اتفاق میافتد و قیمت پس از پولبک ریزش می کند.
- در ناحیه سوم، شکست دیگری رخ میدهد و بعد از آن پولبکی نمیبینیم. در این مرحله، قیمت با سرعت بسیار زیادی کاهش مییابد، و ورود به معامله در این شرایط پرخطر و دشوارتر میشود.
بدون دیدگاه