اندیکاتور

یادداشت

برای نوشتن یادداشت روی این نوشته باید وارد شوید

فهرست محتوا

اندیکاتور چیست؟

در ریاضیات، مفهومی به نام “تابع” وجود دارد که بسیار گسترده و کاربردی است. اما مفهوم کلی تابع عبارت است از یک فرآیند که مجموعه ای داده به عنوان ورودی به آن داده شده و تابع با انجام چندین عملیات منظم (که همان محاسبات ریاضی هستند) و هدفمند و با توجه به خواسته طراح، مجموعه ای از خروجی ها را ارائه می دهد. در اصل، اندیکاتورها از نوع همین توابع هستند. طراح یک اندیکاتور مجموعه ای دیتا را به عنوان ورودی تعیین می کند و با انجام محاسباتی هدفمند که همان مفهموم تابع است، یک سری خروجی را به طراح اندیکاتور تحویل می دهد. این خروجی ها به شکل های مختلفی از قبیل خط، هیستوگرام، فضای ابری و … هستند. ما به عنوان تحلیل گر از اندیکاتورهای مختلف استفاده می کنیم تا با بررسی شماتیک ها، موقعیت های معاملاتی مختلف را بدست آوریم.

اندیکاتورها چه استفاده ای دارند؟

اندیکاتورها ابزارهای تحلیلی هستند که برای کمک به معامله‌گران جهت پیش‌بینی حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شوند. آنها با استفاده از فرمول‌های ریاضی، اطلاعات قیمتی و حجم معاملات را تجزیه و تحلیل می‌کنند و سیگنال‌هایی را در مورد روند فعلی و آینده بازار ارائه می‌دهند.

اندیکاتورها می‌توانند برای اهداف مختلفی استفاده شوند، از جمله:

شناسایی روند قیمت
پیش‌بینی نقاط ورود و خروج از معامله
مدیریت ریسک

انواع مختلفی از اندیکاتورها وجود دارد، از جمله:

اندیکاتورهای روند، مانند میانگین متحرک (MA) و RSI
اندیکاتورهای نوسان، مانند MACD و Bollinger Bands
اندیکاتورهای حجم، مانند OBV و Chaikin Money Flow

اندیکاتورها ابزارهای قدرتمندی هستند که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد معاملات خود بگیرند. با این حال، مهم است به یاد داشته باشید که اندیکاتورها کامل نیستند و همیشه نمی‌توانند حرکت قیمت در آینده را به درستی پیش بینی کنند.

کاربردهای اندیکاتور:

کاربردهای اندیکاتورها را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:

پیش‌بینی: برخی از اندیکاتورها در پیش‌بینی آینده قیمت و روند آن به ما کمک می‌کنند. به عنوان مثال، اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) می‌تواند برای شناسایی روندهای صعودی یا نزولی استفاده شود.
هشدار: برخی از اندیکاتورها می توانند جلوتر از پیووت ها (نقاط تغییر روند) و یا دیگر نقاط مهم بازار به ما هشدار دهند. به عنوان مثال، اندیکاتور MACD می‌تواند برای شناسایی تغییرات در روند بازار استفاده شود.
تایید: برخی از اندیکاتورها می‌توانند روند جاری و یا یک شکست را تایید کنند. به عنوان مثال، اندیکاتور RSI می‌تواند برای تایید روند صعودی یا نزولی بازار استفاده شود.

توجه داشته باشید که اندیکاتورها، همان طور که گفته شد، حاصل یک سری فرمول و محاسبات هستند که در نهایت با درصدی از احتمال موفقیت، می توانند آینده بازار را پیش بینی کنند. بنابراین، نباید از آنها به تنهایی برای ملاک ورود به معامله استفاده کنید.

انواع اندیکاتورها:

تعداد بسیار زیادی اندیکاتور وجود دارد و روزانه به تعداد این اندیکاتورها اضافه می شود. به طور کلی اندیکاتورها در سه دسته اصلی قرار میگیرند که به شرح زیر می باشد:

اندیکاتورهای پیشرو (Leading Indicators)
اندیکاتورهای تاخیری (Lagging Indicators)
اندیکاتورهای ترکیبی (Hybrid Indicators)

اندیکاتورهای پیشرو (Leading Indicators):

این دسته از اندیکاتورها دارای واکنش و هشدارهای بسیار سریعی هستند. این اندیکاتورها برای تعیین روند استفاده نمی‌شوند، بلکه سیگنال‌های ورود و خروج خوبی به ما می‌دهند. این اندیکاتورها در بازار خنثی سیگنال‌های بهتری برای معامله صادر می‌کنند. این اندیکاتورها دارای دو نقطه اشباع هستند که وقتی وارد آن ناحیه می‌شوند، احتمال بازگشت روند وجود دارد. محبوب‌ترین اندیکاتور از میان این دسته را می‌توان RSI نامید که شکل آن را در تصویر زیر می‌بینید.

اندیکاتورهای تاخیری (Lagging Indicators):

این اندیکاتورها دنبال کننده‌ی روندها هستند و از آنها برای تشخیص روندها استفاده می‌شود. به همین دلیل به آنها اندیکاتورهای روندی نیز می‌گویند. این اندیکاتورها، اگرچه تاخیر دارند و دنباله‌رو هستند، اما دقت بالایی دارند. هرچه روند قوی‌تر و طولانی‌تر باشد، این اندیکاتورها می‌توانند آن را بهتر تشخیص دهند. از محبوب‌ترین اندیکاتورهای تاخیری می‌توان به مکدی (MACD) و میانگین متحرک (Moving Average) اشاره نمود. برای مثال، در شکل زیر هر دو اندیکاتور مذکور را روی چارت مشاهده می‌کنیم.”

اندیکاتورهای ترکیبی (Hybrid Indicators):

این اندیکاتورها، ترکیبی از دو یا چند اندیکاتور تکنیکال هستند. این اندیکاتورها با ترکیب مزایای اندیکاتورهای مختلف، می‌توانند سیگنال‌های ورود و خروج دقیق‌تری را ارائه دهند.

برخی از اندیکاتورهای ترکیبی محبوب عبارتند از:

اندیکاتور ADX-Oscillator: این اندیکاتور از ADX و Oscillator برای شناسایی روند و نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.
اندیکاتور RSI-Stochastic: این اندیکاتور از RSI و Stochastic برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.
اندیکاتور MACD-RSI: این اندیکاتور از MACD و RSI برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.
اندیکاتور Bollinger Bands-RSI: این اندیکاتور از Bollinger Bands و RSI برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده می‌کند.

اندیکاتورهای ترکیبی ابزارهای قدرتمندی هستند که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد معاملات خود بگیرند. با این حال، مهم است به یاد داشته باشید که اندیکاتورهای هیبریدی نیز مانند سایر اندیکاتورهای تکنیکال، کامل نیستند و همیشه نمی‌توانند سیگنال‌های دقیقی ارائه دهند.

تفاوت اسیلاتور با اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها و اسیلاتورها از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که برای پیش‌بینی روند قیمت استفاده می‌شوند. این دو ابزار از لحاظ تعریف، نحوه نمایش و کاربرد دارای تفاوت‌هایی هستند که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.

اندیکاتورها

ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که بر اساس داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات، شاخص‌هایی را برای سیگنال دهی محاسبه می‌کنند.
معمولاً بر روی همان نمودار قیمتی نشان داده می‌شوند.
نمی‌توانند واگرایی را تشخیص دهند.

اسیلاتورها

زیرمجموعه‌ای از اندیکاتورها هستند که نوسانات قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند.
معمولاً در یک پنجره جداگانه زیر نمودار قیمت نمایش داده می‌شوند.
می‌توانند واگرایی را تشخیص دهند.

تفاوت‌های اندیکاتور و اسیلاتور

نحوه نمایش: اندیکاتورها بر روی نمودار قیمت نشان داده می‌شوند، اما اسیلاتورها در پنجره‌ای جداگانه زیر نمودار قیمت نمایش داده می‌شوند.
امکان تشخیص واگرایی: اسیلاتورها می‌توانند واگرایی را تشخیص دهند، اما اندیکاتورها نمی‌توانند.
محدوده‌های اشباع خرید و فروش: اسیلاتورها معمولاً دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش هستند.

نکته ای که باید توجه داشته باشید این است که اسیلاتورها زیرمجموعه ای از اندیکاتورها هستند. به عبارت دیگر، تمام اسیلاتورها اندیکاتور هستند، اما تمام اندیکاتورها اسیلاتور نیستند.

نتیجه‌گیری

اندیکاتورها و اسیلاتورها هر دو ابزارهای مفیدی برای تحلیل تکنیکال هستند. اسیلاتورها برای شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش و تشخیص واگرایی مفید هستند. برای افزایش دقت پیش‌بینی‌ها، توصیه می‌شود از اندیکاتورها و اسیلاتورها به صورت ترکیبی استفاده شود.

دسته بندی اندیکاتورها

دسته بندی دیگری از انواع اندیکاتور نیز وجود دارد که در آن اندیکاتورها را به چهار دسته کلی تقسیم میکند. مبنای این دسته بندی بر اساس داده ها و اطلاعاتی است که اندیکاتور به ما میدهد.

اندیکاتور روند (TREND INDICATORS)
اندیکاتور مومنتوم (MOMENTUM INDICATORS)
اندیکاتور نوسان (VOLATILITY INDICATORS)
اندیکاتور حجم (VOLUME INDICATORS)

اندیکاتور روند (TREND INDICATORS):

مبنای کار این اندیکاتورها بیشتر بر اساس میانگین قیمت صورت می گیرد و مزیت ویژه ای که برای ما ایجاد می کند، پیدا کردن جهت بازار و جریانهای پولی است. عمده ی این دسته از اندیکاتورها تاخیری به حساب می آیند.

اندیکاتور مومنتوم (MOMENTUM INDICATORS):

کاربرد اصلی آنها نشان دادن هیجانات و حجم پول وارد شده به بازار است. در حقیقت، در این اندیکاتورها نیز به نحوی، از میانگین استفاده می شود، با این تفاوت که در اندیکاتورهای روند قصد پیدا کردن روند را داریم ولی در اندیکاتورهای مومنتوم، سرعت حرکت حال حاضر را با میانگین سرعت و شدت حرکت قیمت در گذشته مقایسه می کنیم. از دید دیگر، در این دسته از اندیکاتورها میزان پراکندگی نسبی اندازه گیری می شود. این اندیکاتورها عمدتا در دسته اندیکاتورهای پیشرو به حساب می آیند.

اندیکاتور نوسان (VOLATILITY INDICATORS):

این اندیکاتور حجم و میزان پول وارده به بازار را اندازه گیری می کند و از این نظر، به دسته ی اندیکاتور حجم که درادامه با آن آشنا می شویم شبیه می باشد، با این تفاوت که این اندیکاتور به جهت بازار اهمیت نمی دهد. در حقیقت اگر بازار صعودی باشد و یا نزولی، برای این دست از اندیکاتورها تفاوت چندانی ایجاد نمی کند و اطلاعات اضافه ای به ما نمیدهد. این دست از اندیکاتورها نیز عمدتا تاخیری به حساب می آیند.

اندیکاتور حجم (VOLUME INDICATORS):

همانطور که گفتیم این اندیکاتورها نیز همچون دسته اندیکاتور نوسان به حجم پول وارده و یا خارج شده از بازار می پردازند، با این فرق که این اندیکاتور جهت حرکت بازار و یا اینکه پول از بازار خارج شده یا وارد شده را هم در نظر گرفته و داده های مربوط به آن را به ما نشان می دهد. بطور کلی اندیکاتورهایی که در این دسته قرار میگیرند جزء اندیکاتورهای تاخیری محسوب می شوند.

انواع واگرایی:

لازم است پیش از پرداخت به هر یک از اندیکاتورها توضیحی درمورد واگرایی و انواع واگرایی بدهیم. بطور کلی چهار دسته واگرایی داریم. واگرایی مثبت(معمولی)، واگرایی مثبت(مخفی)، واگرایی منفی(معمولی) و واگرایی منفی(مخفی)

واگرایی های مثبت از این جهت دارای اهمیت هستند که بعد از آن می توان انتظار صعود قیمت را داشت. واگرایی های منفی از این جهت دارای اهمیت هستند که بعد از آن می توان انتظار نزول قیمت را داشت.

واگرایی مثبت(معمولی):

این واگرایی را در پایان روند نزولی شاهد هستیم. جایی که که قیمت به کفی پایین تر از کف قبلی میرسد و خط روند نزولی را تشکیل میدهد و در همان بازه زمانی اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی را ایجاد میکند و یک خط صعودی را شاهد هستیم. این اتفاق ناشی از کاهش قدرت فروشندگان است و انتظار داریم که روند بعد از آن صعودی شود. مثال آنرا در شکل Z_1 می بینید.

واگرایی مثبت(مخفی):

این واگرایی را در روند نزولی شاهد هستیم. جایی که قیمت به کفی بالاتر از کف قبلی میرسد و خط روند صعودی را تشکیل میدهد و در همان بازه زمانی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی را ایجاد می کند که یک خط نزولی را شاهد هستیم. این اتفاق ناشی از کاهش قدرت فروشندگان است و انتظار داریم که روند بعد از آن صعودی شود. مثال آنرا در شکل Z_2 می بینید.

واگرایی منفی(معمولی):

این واگرایی را در پایان روند صعودی شاهد هستیم. جایی که که قیمت به سقفی بالاتر از سقف قبلی میرسد و خط روند صعودی را تشکیل میدهد و در همان بازه زمانی اندیکاتور سقفی پایین تر از سقف قبلی را ایجاد می کند و یک خط نزولی را شاهد هستیم. این اتفاق ناشی از کاهش قدرت خریداران است و انتظار داریم که روند بعد از آن نزولی شود. مثال آنرا در شکل Z_3 می بینید.

واگرایی منفی(مخفی):

این واگرایی را در روند صعودی شاهد هستیم. جایی که که قیمت به سقفی پایین تر از سقف قبلی میرسد و خط روند نزولی را تشکیل میدهد و در همان بازه زمانی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی را ایجاد می کند و یک خط صعودی را شاهد هستیم. این اتفاق ناشی از کاهش قدرت خریداران است و انتظار داریم که روند بعد از آن نزولی شود. مثال آنرا در شکل Z_4 می بینید.

برای جمع بندی به شکل Z_5 که نمایی کلی از انواع واگرایی است نگاه کنید

بطور کلی همانطور که مشاهده میکنید بعد از واگرایی های مثبت(واگرایی مثبت معمولی و واگرایی مثبت مخفی) قیمت صعودی میشود

و همچنین بعد از واگرایی های منفی(واگرایی منفی معمولی و واگرایی منفی مخفی) قیمت نزولی میشود.

لیست انواع اندیکاتورها

تا بدینجا توضیحاتی کلی از اندیکاتورها، کاربرد و دسته بندی هایشان ارائه دادیم اما در ادامه میخواهیم تا به برسی انواع آن بپردازیم

MACD
RSI
SMA
EMA
Bollinger Band
Volume
Stochastic
Ichimoku
CCI
ATR
Momentum
Fractal
Sessions

1.MACD

اندیکاتور مکدی(MACD) مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. به معنای واگرایی و همگرایی میانگین متحرک می باشد. می توان گفت که تاریخچه اندیکاتور مکدی به سال ۱۹۷۰ بازمیگردد که توسط یک معامله گر و محقق به نام جرالد اپل (Gerald Appel) کشف شد.

این اندیکاتور همانطور که از شکلA_1 مشخص است از سه جز اصلی ساخته شده است:

خط مکدی (MACD Line)
خط سیگنال (Signal Line)
هیستوگرام (Histogram)

فرمول خط مکدی که در شکل A_1 با رنگ آبی مشخص شده است به شکل زیر می باشد:

خط مکدی = ( میانگین نمایی 26 دوره قیمت ) – ( میانگین نمایی 12 دوره قیمت )

فرمول خط سیگنال که در شکل زیر با رنگ قرمز مشخص شده است به شکل زیر است:

خط سیگنال = میانگین نمایی ۹ دوره قیمت مکدی

و هیستوگرام نیز که در شکل زیر با رنگ خاکستری و به شکل ستونهای عمودی نمایش داده شده است حاصل اختلاف خط سیگنال و مکدی است.

نحوه کار و معامله با MACD

بعد از آشنایی کامل با این اندیکاتور و اجزای آن، به نحوه کار و معامله گری با آن می پردازیم. این اندیکاتور با وجود سادگی و قدیمی بودن، همچنان بسیار کاربردی است و توانسته محبوبیت خود را حفظ کند. معامله گران با توجه به سبکهای معاملاتی خود، استفاده های مختلفی از این اندیکاتور دارند. نظیر سیگنال ورود و خروج با استفاده از برخورد دو خط مکدی و همچنین تشخیص انواع واگرایی.

به شکل زیر توجه کنید. برخورد دو خط مکدی و سیگنال در بسیاری از مواقع می تواند نشان از یک تغییر روند باشد.

و همانطور که در شکل های زیر می بینید از آن میتوان در تشخیص انواع واگرایی نیز استفاده کرد .

با توضیحات ارائه شده حتما متوجه شده اید که این اندیکاتور یک اندیکاتور تاخیری است و در دسته اندیکاتورهای روند جای میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور MACD

اکنون درمورد قدرت این اندیکاتور، کارایی آن در تشخیص روند و سیگنالهایی که به ما می دهد آشنا شدیم و همچنین فهمیدیم این اندیکاتور با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی میتواند نقشهایی کلیدی تر و متنوع تری را نیز بازی کند. اما خوب است این نکته را هم اضافه کنیم که این اندیکاتور قادر به نشان دادن قدرت و شدت روند نیز می باشد. این کار را میتوان با استفاده از ستونهای هیستوگرام انجام داد. این اندیکاتور در کنار مزایا و قابلیت های متعددی که دارد، عاری از ایراد نیست. شما با تست این اندیکاتور در آینده به آن پی خواهید برد که اندیکاتور MACD در نشان دادن تغییر روند، در بعضی مواقع دارای تاخیر نسبتا بالایی است و یا اگر از آن برای موج شماری الیوت استفاده کنید خواهید فهمید که این اندیکاتور قادر به مشخص کردن موقعیت دقیق امواج نیست. همچنین در شرایطی که بازار رنج باشد، برخوردهای متوالی از خود نشان خواهد داد که کار را برای معامله گر دشوار می کند. البته که این مشکلات با تلاش، صبر و تجربه و در نتیجه تسلط و آگاهی شما بر نقاط قوت و ضعف این اندیکاتور، قابل حل است. و با استفاده حداکثری از نقاط قوت و مدیریت نقاط ضعف میتوانید بهترین نتیجه و استفاده را از این اندیکاتور ببرید.

2. RSI

دومین اندیکاتوری که در اینجا به بررسی آن میپردازیم اندیکاتور محبوب و پر استفاده آر اس آی است. RSI درحقیقت مخفف عبارت Relative Strength Index می باشد که به عنوان یک ابزار کمکی در تحلیل ها و معاملات بکار میرود. این اندیکاتور برخلاف مکدی بسیار فرمول و روش محاسبه پیچیده ای دارد و از پرداختن به آن خودداری می کنیم. به شکل B_1 توجه کنید، این اندیکاتور ناحیه ای در بازه 0 تا 100 را نمایش میدهد و خطوط 70، 30 و 50 بر روی آن رسم شده است. به محدوده بین خط 70 و 100 محدوده اشباع خرید و به ناحیه بین 0 و 30 منطقه اشباع فروش گفته می شود.

نحوه کار و معامله با RSI

همانطور که گفتیم این اندیکاتور در بین معامله گران بسیار محبوب است که این محبوبیت، نشان دهنده قدرت این اندیکاتور و کاربردهای بسیار زیاد آن است. از کاربردهای مهم آن میتوان به پیدا کردن نقاط واگرایی نمودار قیمت اشاره کرد و همچنین نشان دادن نقاط اشباع خرید و یا فروش از قابلیت های بسیار مهم این اندیکاتور می باشد.

به شکل زیر توجه کنید، نمودار بعد از ورود به هر یک از نواحی اشباع خرید و یا اشباع فروش، آماده ی تغییر روند می شود.

به این نکته توجه داشته باشید که در استفاده از این اندیکاتور زود قضاوت نکنید، چرا که قیمت بعد از ورود به نواحی اشباع خرید و یا فروش همواره بلافاصله برنمیگردد و عجله شما ممکن است باعث زیان شود. به شکل زیر توجه کنید، از قابلیت های مفید و پرطرفدار این اندیکاتور می توان به کمک آن در تشخیص واگرایی ها اشاره کرد.

از آنجایی که این اندیکاتور سرعت نسبی حرکت قیمت را اندازه گیری میکند، در دسته اندیکاتورهای مومنتوم و پیشرو قرار میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور RSI

اگر کمی با این اندیکاتور کار کرده باشید احتمالا متوجه این نکته شده اید که نمودار بسیار به خط 50 حساس است و بعد از برخورد با آن می توان انتظار برگشت قیمت را داشت. همچنین با شکست آن، می توان توقع داشت که پس از یک اصلاح، روند قبلی خود را از سرگیرد. اما درکل لازم است که به این نکته همواره توجه لازم را داشته باشید که تمام این مطالب و نظریات بر اساس احتمالات است و در استفاده از آنان باید صبور بود، چرا که از جمله مشکلاتی که احتمالا با آن برخورد خواهید کرد این است که مکان دقیق تغییر روند ها را نمی توانید شناسایی کنید، که ممکن است موجب زیان و دلسردی شما شود.

3. SMA

اندیکاتور ساده اما کاربردی دیگری که در این قسمت قصد داریم به آن بپردازیم میانگین ساده متحرک(SMA) یا Simple Moving Average است. فرمول ساخت این اندیکاتور بسیار ساده می باشد و با استفاده از میانگین گیری تعداد مشخصی از کندلها ساخته میشود.

SMA=(A1+A2+…+An)/n

Ai = (close ،open ،high low) هر کندل

n= تعداد دوره‌های زمانی

همانطور که در شکل زیر مشخص است این اندیکاتور از یک خط تشکیل شده که این خط بر اساس میانگین کندلهای گذشته بدست می آید. به بیان ساده تر این خط حاصل جمع قیمت close ،open ،high ،low و… هر کندل و تقسیم آنان بر تعداد کندلها است. برای مثال، یکی از خطوط و اعداد محبوب و متداول در این اندیکاتور 50 است که یعنی قیمت نهایی 50 کندل با یکدیگر جمع شده و بر 50 تقسیم شده است. بعد از تشکیل یک کندل جدید، حال میانگین این کندل و 49 کندل قبلی آن محاسبه می شود و با تداوم این روند نمودار مربوطه رسم می شود.

اعداد 50، 100 و 200 جز اعداد رایج و محبوب این اندیکاتور هستند.

در اینجا برای درک و دید بهتر، میانگین 50 را با آبی و 100 را با قرمز نشان دهیم. در شکل زیر می توانید این اندیکاتور را ملاحظه کنید.

نحوه کار و معامله با SMA

حال می خواهیم به بیان ویژگی های این اندیکاتور بپردازیم. سیگنال های این اندیکاتور بطور کلی به دو گروه تقسیم می شوند: یک گروه با برخورد دو خط (دو میانگین متحرک) به یکدیگر به ما سیگنال می دهند و گروه دیگرِ سیگنال ها، با توجه به نقش حمایتی و مقاومتی این خطوط بدست می آیند. برخورد این دو خط می تواند یک سیگنال باشد. به بیان دقیق تر برخورد خط میانگین کمتر با خط میانگین بیشتر و عبور آن به سمت پایین نشان از یک روند نزولی دارد و بالعکس که مثالی از آن را در شکل زیر می بینید.

همچنین یک از کاربردهای دیگر میانگین متحرک، مشخص کردن سطوح مقاومتی و حمایتی است. شکل زیر این موضوع را نشان می دهد.

این اندیکانتور همانطور که از ظاهر آن مشخص است در دسته اندیکاتورهای روند و تاخیری قرار میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور SMA

خب تا به اینجا با این اندیکاتور، نحوه کار و کاربردهای آن آشنا شدیم. اما جای خالی پاره ای از مطالب شاید حس می شود که در اینجا قصد داریم به آنها بپردازیم. طبیعی است که هرچه تعداد میانگین گیری ها افزایش پیدا کند نوسانات نمودار کمتر می شود، چرا که برای تغییر فاحش در نمودار نیاز به کندلهای بیشتری داریم و نهایتا در میانگین گیری با افزایش هر چه بیشتر تعداد کندلها، نوسانات این خط کاهش پیدا می کند. همچنین اگر عدد اندیکاتور را بیش از اندازه کوچک انتخاب کنیم، اندیکاتور کندلها را دنبال خواهد کرد و در نتیجه اطلاعات زیادی به ما نخواهد داد. پس برای بهبود عملکرد بهتر است که عدد و شماره انتخاب شده برای اندیکاتور نه بسیار بزرگ و نه بسیار کوچک باشد. از نکاتی که لازم است مد نظر داشته باشیم این است که این اندیکاتور یک اندیکاتور تاخیری است و نمودار را دنبال می کند و اطلاعات چندانی برای پیش بینی آینده به شما نمی دهد، بلکه این شما هستید که باید از این اندیکاتور استفاده کنید و نحوه معامله و ترید با آن را مدیریت کنید.

4. EMA

اندیکاتور دیگری که در این قسمت قصد داریم به بررسی آن بپردازیم میانگین متحرک نمایی(EMA) یا Exponential Moving Average است. این اندیکاتور تا حد بسیار زیادی شبیه به اندیکاتور SMA می باشد.

فرمول و طریقه ساخت این اندیکاتور مشابه با اندیکاتور SMA است با این تفاوت که این اندیکاتور به داده های جدید وزن بیشتری می دهد.

همانطور که در شکل زیر می بینید این اندیکاتور از یک خط تشکیل شده است که همراه با نمودار قیمت در حال حرکت است.

نحوه کار و معامله با EMA

و حالا بعد از اینکه با مفهوم و شکل ظاهری این اندیکاتور آشنا شدیم به کاربرد های آن می پردازیم.

این اندیکاتور همچون SMA نواحی مقاومت و حمایت را نشان میدهد و برخورد خط میانگین کمتر با خط با میانگین بیشتر و عبور از آن به سمت پایین نشان از یک روند نزولی است و بالعکس. تفاوت این اندیکاتور با SMA در این است که EMA وزن بیشتری را به داده های جدید میدهد. از این رو نوع سیگنالهایی که از آن میگیریم قاعدتا باید مشابه SMA باشد. بطور مثال همانطور که در شکل زیر می بینید خط EMA نقش حمایت و مقاومت را برای قیمت بازی میکند.

این اندیکاتور نیز همانند SMA در دسته اندیکاتورهای تاخیری و روند قرار میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور EMA

با وجود اینکه این اندیکاتور توانسته ایراد کندی اندیکاتور SMA را نسبت به تغییرات قیمت حل کند، اما در عوض، همین ویژگی باعث میشود که این اندیکاتور نسبت به تغییر قیمت بسیار حساس شود.

مقایسه EMA با SMA

این دو اندیکاتور از جهات بسیاری شبیه به یکدیگر هستند. هر دو بر اساس میانگین قیمت ها در گذشته کار می کنند ولی با این تفاوت که اندیکاتور SMA به قیمت ها در گذشته ارزش یکسانی می دهد ولی اندیکاتور EMA ارزش و اهمیت بیشتری به قیمت های جدید می دهد. اما این سوال پیش می آید که این تفاوت چه مزیتی برای هر کدام ایجاد میکند؟ در حقیقت با توجه به این که اندیکاتور EMA به قیمت های جدیدتر اهمیت بیشتری می دهد، پس نسبت به تغییر قیمت بسیار حساس عمل می کند و تغییرات روند را بهتر به نمایش می گذارد. درحالی که اندیکاتور SMA سطوح مقاومت و حمایت را بهتر و دقیق تر نشان می دهد و همچنین روند قیمت با این اندیکاتور بهتر قابل تشخیص است. از جمله ایرادات موجود در اندیکاتور EMA این است که درصورت نبود تجربه کافی می تواند برای معامله گر مبتدی باعث ضرر شود چرا که این اندیکاتور واکنش شدیدی به تغییر روند نشان می دهد و می تواند سبب گمراهی شود. در شکل زیر لازم می بینیم که با نشان دادن هر دو اندیکاتور SMA و EMA شما را بهتر متوجه تفاوتشان کنیم.

همانطور که در شکل می بینید با وجود اینکه هر دو اندیکاتور تنظیمات زمانی یکسانی دارند اما خط آبی سریعتر از خط قرمز حرکت می کند.

5. Bollinger Band

این اندیکاتور در سال 1980 توسط آقای جان بالینگر(John Bollinger) ساخته شد. جان بالینگر یک تاجر مستقل، کارشناس و محقق بازارهای مالی بود. وی در سال 1980 این اندیکاتور را ساخت و در سال 2001 کتابی با عنوان بولینگر و باندهای آن چاپ کرد.
شکل ظاهری این اندیکاتور همانطور که در شکل زیر مشخص است، از سه خط اصلی تشکیل شده. این اندیکاتور جزو محبوب ترین اندیکاتورها محسوب می شود و مبنای کار آن بر اساس توزیع نرمال استاندارد شکل گرفته که یک تابع احتمالاتی محسوب می شود و فرمول آن بدین شرح می باشد.

خط وسط = میانگین حسابی 20 کندل گذشته

خط بالایی = دو برابر انحراف معیار 20 کندل گذشته + میانگین حسابی 20 کندل گذشته

خط پایینی = دو برابر انحراف معیار 20 کندل گذشته – میانگین حسابی 20 کندل گذشته

به محدوده بالای خط بالایی محدوده اشباع خرید می گویند.

و به محدوده زیر خط پایینی محدوده اشباع فروش می گویند.

توجه داشته باشید که الزامی مبنی بر استفاده از 20 کندل قبل وجود ندارد و بجای آن میتوان از اعداد مختلفی استفاده کرد.

نحوه کار و معامله با Bollinger Band

با کمک این اندیکاتور سیگنالهای زیاد و نسبتا خوبی را می توان دریافت کرد که تلاش خواهیم کرد بهترین و محبوب ترین آنها را به شما معرفی کنیم. انتظار داریم که نمودار قیمت در بین دو خط نوسان کند و معمولا نیز به این دو خط واکنش نشان می دهد و همچنین این توقع می رود که بعد از ورود به منطقه اشباع خرید و یا اشباع فروش تغییر روند داده و باز گردد. لازم می بینیم خاطر نشان کنیم که بعد از ورود به منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش عجله نکرده و صبر کنید تا نمودار دوباره به داخل محدوده برگردد. چرا که ممکن است نمودار برای مدت طولانی بیرون روند باقی بماند. در شکل زیر سیگنالی که از این طریق بدست می آید را می توانید مشاهده کنید.

همچنین طبیعی است که با کاهش نوسانات و رنج شدن نمودار، انحراف معیار کاهش پیدا کرده و خط میانگین مرکزی هم ثبات نسبی پیدا کند. در این شرایط است که خط بالایی و پایینی به خط مرکزی نزدیک شده و ما باید انتظار یک حرکت جهشی را داشته باشیم. در شکل زیر به خوبی این نکته نشان داده شده است.

همچنین به عنوان آخرین نکته ای که لازم می بینیم در این قسمت به آن اشاره کنیم این است که نمودار قیمت نسبت به خط میانی بسیار حساس است و این را در شکل زیر می توانید ببینید.

این اندیکاتور نیز مانند بقیه اندیکاتورهایی که از میانگین استفاده میکنند در دسته اندیکاتورهای تاخیری قرار میگیرد و جزو دسته اندیکاتورهای نوسانی است.

نقد و برسی اندیکاتور Bollinger Band

این اندیکاتور نیز مانند دیگر اندیکاتورها خالی از ایراد نیست و مبنای کار آن، بر اساس آمار و احتمال است و قطعیت ندارد.

6. Volume

همانطور که از نام آن مشخص است به بررسی حجم نقدینگی وارد شده به بازار میپردازد. همانطور که در شکل زیر مشخص است این اندیکاتور از ستونهایی تشکیل شده که معمولا با دو رنگ مختلف نشان داده میشوند.

نحوه کار و معامله با Volume

این اندیکاتور به علت سادگی چندان مقبول معامله گران واقع نشده اما در عین سادگی می تواند اطلاعات مفیدی به ما بدهد. از جمله میزان حجم معاملات و تشخیص قدرت روند. بطور کلی این اندیکاتور در الگوهایی همچون پرچم، مثلث و سر و شانه نقش مهمی ایفا میکند. بطور مثال به شکل زیر نگاه کنید، اگر قیمت صعودی باشد و اندیکاتور افزایش حجم معماملات را نشان دهد انتظار یک روند صعودی را داریم و همینطور بالعکس.

این اندیکاتور نیز در دسته اندیکاتورهای تاخیری قرار میگیرد و همانطور که از نامش پیداست، یک اندیکاتور حجم است.

نقد و برسی اندیکاتور volume

نکته مهمی که باید درمورد این اندیکاتور به آن اشاره کرد، این است که از این اندیکاتور نمیتوان به تنهایی استفاده کرد و در کنار دیگر استراتژی ها و تحلیل ها موثر خواهد بود.

7. Stochastic

این اندیکاتور توسط اقای گئورگ لین در اواخر سال 1950 ساخته شد. جناب لین در مورد این اندیکاتور می گوید که مومنتوم حرکت قیمت را محاسبه می کند و یکی از تعابیر جالبی که درمورد آن به کار می برد این است که می گوید فرض کنید یک موشک قصد فرود آمدن دارد. پس برای این کار مجبور است در ابتدا سرعت خود را کاهش داده و سپس از حرکت بایستد. پس به همین علت ادعا می کند که وضعیت مومنتوم پیش از تغییر مسیر دچار دگرگونی می شود. حال به ایده جناب لین می پردازیم و نگاهی به این اندیکاتور خواهیم داشت. همانطور که در شکل زیر می بینید، این اندیکاتور بازه ای از صفر تا صد را نشان میدهد. به بازه زیر 20 اشباع فروش و به بازه بالای ۸۰ اشباع خرید می گویند. این اندیکاتور از محبوب ترین و معروف ترین شاخه های مومنتوم به حساب می آید. Stochastic از دو خط تشکیل شده است که با نام K (آبی) و D (نارنجی) شناخته می شوند.

نحوه محاسبه K بشکل زیر است

نحوه محاسبه D بشکل زیر است

نحوه کار و معامله با Stochastic

این اندیکاتور در تشخیص واگرایی، فهمیدن هیجانات معامله گران و سرعت حرکت قیمت کاربرد دارد. جدای از این ویژگی های مشترک در اندیکاتورهای مومنتوم، برخورد دو خط این اندیکاتور می تواند دارای پیام و سیگنالهایی باشد. به شکل زیر توجه کنید. همانطور که مشخص است این اندیکاتور در یافتن واگرایی های قیمتی بسیار کاربرد دارد.

همچنین اگر خط K خط D را به بالا قطع کند، یک سیگنال صعودی خواهیم داشت. به عنوان مثال به شکل زیر توجه کنید.

بالعکس حالت قبل نیز ممکن است، یعنی اگر خط K، خط D را به سمت پایین قطع کند، آن را می توان یک سیگنال فروش درنظر گرفت. مثالی از آن را می توانید در شکل زیر ببینید.

این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای مومنتوم جای میگیرد و همچنین یک اندیکاتور پیشرو است.

نقد و برسی اندیکاتور Stochastic

هرچه شما تایم کوچکی را برای این اندیکاتور انتخاب کنید، شدت نوسانات بیشتر و هرچه تایم این اندیکاتور را روی عدد بزرگ تری تنظیم کنید، نوسان کمتری خواهد داشت. همچنین به این نکته توجه داشته باشید، این اندیکاتور حجم معاملات را برای ما مشخص نمی کند بلکه تنها سرعت و جهت حرکت را به ما نشان می دهد.

8. Ichimoku

اندیکاتور Ichimoku Kinko Hyo که بیشتر با نام Ichimoku شناخته می شود. معنای این اندیکاتور این است که با یک نگاه روند را پیدا کن که البته ممکن است در ابتدا سردرگم شوید اما امید است با گذشت زمان و آشنایی بیشتر با این اندیکاتور، به این سطح از مهارت نیز برسید که با یک نگاه قادر باشید اطلاعات زیادی از چارت بدست بیاورید. این اندیکاتور درسال 1930 توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda ساخته و معرفی شد. شاید با یک نگاه به شکل زیر در ابتدا سردرگم شوید. اما لازم است بدانید که این اندیکاتور جزء محبوب ترین و یکی از کارامدترین اندیکاتورهای موجود است و برخلاف ظاهرش اندیکاتور پیچیده ای نیست. حال برمی گردیم به شکل زیر

خط Chikou Span که با رنگ سبز نشان می دهیم، قیمت بسته شده را نشان می دهد که برای ۲۶ دوره گذشته رسم شده است.

خط Tenkan sen که با رنگ قرمز نشان می دهیم، میانگین ساده قیمت را در طول 9 کندل گذشته محاسبه می کند.

خط Kijun Sen که با رنگ آبی نشان می دهیم، میانگین ساده قیمت را در طول 26 کندل گذشته نشان می دهد.

و ابر کومو که شکل توده ای مانند دارد، با رنگ نارنجی و بنفش نشان می دهیم.

نحوه کار و معامله با Ichimoku

از کاربردهای مهم این اندیکاتور می توان به شناسایی روند قیمت، کمک به پیدا کردن نقاط و محدوده های مقاومتی و حمایتی، شناسایی جهت روند، مشخص کردن جهت قدرت، پیداکردن نقاط و محدوده های ورود و خروج از بازار و همچنین بسیاری از کاربردهای دیگر، اشاره کرد. یکی از بهترین سیگنالها که نشان از صعودی شدن روند قیمت دارد این است که خط قرمز خط آبی را قطع کند و در بالای آن قرار بگیرد و همچنین بالای ابر کومو باشد. این یک سیگنال قوی در جهت صعودی شدن بازار است. به شکل زیر توجه کنید.

و همچنین بالعکس آنرا در شکل زیر می بینید که اگر خط قرمز با عبور از خط آبی، پایین آن قرار گیرد و همزمان پایین ابر کومو این اتفاق رخ دهد، این را می توان یک سیگنال فروش در نظر گرفت.

همچنین با دقت به تصاویر قبل و شکل زیر مشخص می شود که نمودار قیمت به ابر کومو حساس است.

با توجه به تنوع فرمول ها و روابط استفاده شده در این اندیکاتور میتوان آنرا هم در دسته اندیکاتورهای تاخیری و هم در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار داد و همچنین این اندیکاتور جزء اندیکاتورهای روند قرار میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور Ichimoku

توجه کنید که برخورد خطوط آبی و قرمز باید بیرون از ابر کومو رخ بدهد در غیر این صورت این یک سیگنال ضعیف در نظر گرفته میشود. عموما به این وضعیت خنثی می گویند. همچنین خوب است بدانید عده ای از این اندیکاتور برای تکمیل استراتژی خود استفاده می کنند، اما هستند کسانی که تنها با استفاده از این اندیکاتور به معامله در بازار می پردازند.

9. CCI

اندیکاتور CCI مخفف عبارت (Commodity Channel Indictor) می باشد که به معنای کانال قیمت شاخص کالا است که توسط آقای دانلد لمبرت (Donlad Lambert) در حدود سال 1980 ساخته شد. این اندیکاتور همانطور که از روی اسمش پیداست نخست برای بازار کالا ساخته شد و بعد ها کاربرد عمومی تری پیدا کرد. با توجه و نگاه به شکل زیر می توان فهمید که این اندیکاتور یک اندیکاتور نوسانی است و از سه خط موازی تشکیل شده است که خط بالایی 100+، پایینی 100- و وسطی 0 است. به محدوده بالای خط 100+ منطقه اشباع خرید و به منطقه زیر 100- اشباع فروش می گویند.

نحوه کار و معامله با CCI

این اندیکاتور می تواند واگرایی های نمودار را نشان دهد. علاوه بر این، ورود به ناحیه اشباع خرید و یا اشباع فروش می تواند حاوی پیامهایی باشد. همچنین می تواند در تشخیص تداوم حرکت قیمت به ما کمک کند. در شکل زیر به شما نشان دادیم که چطور می توان از این اندیکاتور برای تشخیص واگرایی کمک گرفت.

همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید با ورود به منطقه اشباع می توان انتظار تغییر روند قیمت را داشت.

این اندیکاتور یک اندیکاتور تاخیری است و در دسته اندیکاتورهای مومنتوم جای میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور CCI

از مسائلی که شاید دانستن آن خالی از لطف نباشد این است که بین 70 تا 80 درصد نوسانات و تغییرات در بازه بین خط 100+ و 100- رخ می دهد. همچنین تنظیمات متداولی که برای آن استفاده می شود با توجه به انواع استراتژی و سبک معامله، اعداد 30 و 40 می باشند البته 14 هم بعضا پیشنهاد شده است. از معایب آن می توان به سرعت کم آن اشاره نمود. همچنین باید دقت داشته باشید که صرف ورود نمودار به منطقه اشباع خرید و یا اشباع فروش دلیل بر آن نمی شود که نمودار تغییر روند دهد چرا که ممکن است نمودار برای مدت طولانی در منطقه اشباع فروش و یا خرید باقی بماند که در صورت بی توجهی، می تواند سبب زیان معامله گر شود. از دیگر نکاتی که باید به آن توجه کرد، این است که این اندیکاتور می تواند نوسانات زیادی در مرزهای اشباع داشته باشد و این موضوع ممکن است سبب گیج شدن و ضرر کردن معامله گر شود.

10. ATR

این اندیکاتور اولین بار درسال 1987 توسط شخصی به نام Welles Winder معرفی شد. ATR مخفف عبارت Average True Range می باشد.

همانطور که در شکل زیر می بینید ظاهر بسیار ساده ای دارد و تنها از یک خط تشکیل شده است.

نحوه کار و معامله با ATR

از کاربردهای اصلی آن و یا ویژگی مهم آن اندازه گیری شدت نوسانات بازار است و ابزاری کمک کننده برای نشان دادن مواردی همچون تداوم یک روند، احتمال تغییر جهت روند و همچنین زمانهای مناسب برای معامله گرانی که قصد معامله در تایم های کوتاه مدت را دارند.
همانطور که در شکل زیر می بینید بخش‌هایی که نوسان صعودی بوده، نمودار اندیکاتور حالت صعودی و در مواقعی که نوسانات کاهش داشته است، نمودار به‌صورت نزولی دیده می‌شود.

این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای حجم و تاخیری جای میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور ATR

بسیار توصیه می شود که از یک اندیکاتور دیگر نیز در کنار این اندیکاتور استفاده شود. توجه داشته باشید که این اندیکاتور بیشتر نقش تایید کننده روند و یا اندیکاتور مکمل را دارد و نمی توان از آن به تنهایی برای معامله در بازار استفاده کرد.

11. Momentum

برای بدست آوردن شاخص مومنتوم میتوان به شکل زیر عمل کرد

قیمت پایانی در تعداد مشخصی کندل – قیمت پایانی

برای محاسبه درصد اندیکاتور مومنتوم به شکل زیر باید عمل کرد

100×(قیمت پایانی در طول تعداد مشخصی کندل / قیمت پایانی)

همانطور که در شکل زیر مشخص است این اندیکاتور یک خط میانه با شماره 100 در وسط دارد و یک خط نوسانگر که حول خط 100 نوسان می کند.

نحوه کار و معامله با Momentum

این اندیکاتور در تشخیص واگرایی کاربرد دارد همانطور که در شکل زیر می بینید از این اندیکاتور می توان برای پیدا کردن واگرایی در نمودار استفاده کرد.

همانطور که از نامش مشخص است این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیشرو و مومنتوم جای میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور Momentum

از این اندیکاتور حتی میتوان برای تشخیص سرعت یک روند نیز کمک گرفت. معمولا از این اندیکاتور در کنار Momentum SMA استفاده میشود و برخورد این دو خط، به ما سیگنال میدهد.

12. Fractal

این اندیکاتور ساخته آقای بیل ویلیامز(Bill Williams) است. آقای ویلیامز از چهره های ماندگار در زمینه معامله گری به شمار می آیند و تعداد زیادی اثر در زمینه معامله گری از خودشان به جای گذاشته اند. افرادی که با استفاده از فراکتال ها معامله می کنند، می توانند از این اندیکاتور استفاده کنند تا راحت تر فراکتال ها را روی چارت ببینند. اما طریقه بدست آمدن فرمول این اندیکاتور بسیار ساده است.
شکل ظاهری این اندیکاتور به شکل فلش هایی است که برروی کندل هایی قرار می گیرند که از دو کندل بعد و قبل پایین تر و یا بالاتر باشند. به شکل زیر زیر نگاه کنید.
اگر که یک کندل از دو کندل بعد و قبل خود پایین تر باشد، فلش رو به پایین خواهد بود و اگر از دو کندل بعد و یا قبل بالاتر باشد، فلش رو به بالا قرار میگیرد.

این اندیکاتور همانطور که مشخص است وابسته به کندلهای بعد از خود نیز هست. پس مشخص است که این اندیکاتور یک اندیکاتور تاخیری است و همچنین در دسته اندیکاتورهای روند جای میگیرد.

نقد و برسی اندیکاتور Fractal

همانطور که متوجه شده اید بزرگترین نقطه ضعفی که میتوان به این اندیکاتور نسبت داد تاخیر بسیار زیاد آن است. به همین جهت این اندیکاتور به نسبت دیگر اندیکاتورها از محبوبیت کمتری برخوردار است.

13) Sessions

آخرین اندیکاتوری که به آن می پردازیم اندیکاتور Sessions است. این اندیکاتور با دیگر اندیکاتورهایی که تا به اینجا برسی کردیم متفاوت است. در حقیقت این اندیکاتور با قیمت کاری ندارد و سشن های معاملاتی را به ما نشان میدهد و بسته به استراتژی و سبک معاملاتی کمک میکند تا بازه های معاملاتی خود را بر روی چارت مشخص و زمان خود را بهتر مدیریت کنید.

در شکل زیر میتوانید نحوه تنظیمات آنرا مشاهده کنید

جدول محتوا