جدول محتوا

مفاهیم کاربردی در معاملات

برای نوشتن یادداشت روی این نوشته باید وارد شوید

سهام:

اگر تمام دارایی و سرمایه شرکت های سهامی را به قسمت های مساوی تقسیم کنیم، هر یک از آن قسمت ها برابر با یک سهم از آن شرکت می شود.

نماد بورسی:

به کلمات اختصاری گفته می شود که هر نماد، نام یک شرکت می باشد. بطور مثال در بازار بورس تهران نماد هایی که با حرف “ب” شروع می شوند مربوط به شرکت هایی هستند که در زمینه ی ماشین‌آلات و دستگاه‌های برقی فعالیت می کنند مانند: بشهاب. پ

عرضه اولیه:

عرضه ی اولیه به معنی عرضه سهام یک شرکت در بازار سهام برای اولین بار می باشد. این کار برای شرکت هایی که سهام خود را در بازار سهام به صورت عرضه ی اولیه منتشر می کنند، افزایش سرمایه به همراه دارد.

فرابورس:

شرکت هایی که شرایط پذیرش در بازار بورس را ندارند می توانند در صورت داشتن شرایط مورد نیاز، در فرابورس اقدام به پذیرش کنند. بطور مثال یکی از شرایط پذیرش در بورس تهران داشتن حداقل سرمایه 20 میلیارد تومانی می باشد. همچنین در سراسر جهان قوانینی سخت گیرانه وجود دارد که در بازار فرابورس نادیده گرفته می شوند.


شاخص های بورس:

عددی است که روند کلی صعود یا نزول یک بازار را نمایش می دهد. شاخص ها می توانند مربوط به بازار خاصی باشند. برخی اوقات شرکت های بزرگ و مهم در بازار بورس با نوسانات شدیدی روبرو می شوند که این نوسانات بر شاخص کل تاثیر نسبتا زیادی می گذارد. دلیل این موضوع، وزن دهی در محاسبه شاخص های کل می باشد. در چنین مواقعی برای داشتن دیدی بهتر و واقعی تر به بازار، کارشناسان و معامله گران از شاخص هم وزن استفاده می کنند.

سود پیش بینی شده (EPS):

EPS اختصار earning per share می باشد و به فارسی سود هر سهم ترجمه می شود. EPS به دو نوع مختلف تقسیم بندی می شود:

  1. EPS پیش بینی شده: شرکت های بورسی هر ساله قبل از شروع سال مالی پیش رو EPS پیش بینی شده را ارائه می کنند که به معنی میزان سودی است که شرکت قصد دارد تا در سال مالی پیش رو به آن دست پیدا کند.
  2. EPS تحقق یافته: بعد از گذشت سال مالی شرکت سود خود را محاسبه می کند و EPS تحقق یافته را ارائه می دهد که نشان دهنده ی سودی است که شرکت در سال مالی گذشته کسب کرده است.

نسبت پی به ای (P/E):

این نسبت انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی یک سهم در آینده را نشان می دهد. این نسبت از تقسیم قیمت بر EPS که در مفهوم قبلی خدمتتان توضیح داده شد بدست می آید. نسبت P/E = سود هر سهم / قیمت هر سهم.

حجم مبنا:

با استفاده از این ابزار، بازار سهام می تواند از نوسانات غیر معمول و کاذب اجتناب کند. به عبارت دیگر می توان بیان کرد که کاربرد آن تنظیم مقیاس روند رشد با وضعیت ورود نقدینگی به بازار می باشد. طبق قوانین بورس اوراق بهادار تهران، تعریف حجم مبنا برابر است با: آن تعداد از یک نوع اوراق بهادار که باید در هر روز مورد دادوستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود.

سهام شناور آزاد:

به آن بخشی از سهام یک شرکت گفته می شود که سهامداران آن آماده ی عرضه و فروش سهام خود هستند و قصد نگه داری سهام خود برای مشارکت در مدیریت شرکت را ندارند. اگر سهام شناور یک شرکت کم باشد می توان با سرمایه کمتری در قیمت تغییراتی ایجاد کرد اما بر عکس اگر سهام شناور یک شرکت زیاد باشد به راحتی نمی توان قیمت را تغییر داد و تغییر قیمت سهام در این شرایط نیاز به سرمایه بسیار بیشتری دارد.

پرتفوی یا سبد دارایی (Portfolio):

به دارایی هایی نظیر: سهام، اوراق قرضه، اوراق مشارکت، صندوق های قابل معامله و … که توسط سرمایه گذار یا سرمایه گذاران نگه داری و مدیریت می شوند، پرتفوی یا سبد دارایی گفته می شود. پرتفوی میزان دارایی و پرتفوی لحظه ای وضعیت سود یا زیان دارایی سبد را نمایش میدهد.

بروکر (Broker):

کارگزار یا همان بروکر شخص یا بنگاهی می باشد که واسطه ای بین معامله گر و بازارهای مالی است. در حقیقت می توان گفت که معاملات بین خریداران و فروشندگان توسط بروکر انجام می پذیرد. در برخی مواقع خود بروکر به عنوان خریدار و یا فروشنده عمل می کند. بروکرها به ازای ارائه این خدمات کمیسیون دریافت می کنند. بروکرها با توجه به میزان خدمات، کمیسیون ها، اسپردها و … با یکدیگر رقابت می کنند.

نماد معاملاتی (symbol):

به منظور سهولت بیش تر در هر بازاری، هر ابزار معاملاتی با یک نام اختصاری به نمایش در می آید. در بازارهای مختلف و با توجه به ابزار معاملاتی، قواعد انتخاب نام مستعار ممکن است متفاوت باشد. مثال: نماد طلا را با اختصار XAUUSD می شناسیم. در فلزات قاعده به این شکل است که از نماد شیمیایی جدول تناوبی برای اختصار استفاده می کنیم.

واچ لیست (watch list):

واچ لیست، فهرست تحت نظر هر شخصی است که از تعدادی نماد معاملاتی تشکیل شده است. معامله گر با توجه به استراتژی خود و موقعیت هایی که برای معامله پیش بینی می کند، نماد معاملاتی را به واچ لیست خود اضافه می کند.

قیمت (price):

بهایی است که خریدار و فروشنده برای معامله ی مورد نظر، بر روی آن توافق می کنند.

شکاف قیمتی (Gap):

به فاصله ی قیمتی بین قیمت بسته شدن یک کندل یا بار و قیمت باز شدن کندل یا بار بعدی گپ قیمتی می گویند که در حالت نمودار کندلی و میله ای دیده می شود. این فاصله ی قیمتی به صورت فضای خالی بین قیمت بسته شدن کندل یا بار قبلی با قیمت باز شدن کندل یا بار بعدی دیده می شود.

اسلیپیج (slippage):

اسلیپیج در لغت به معنای لغزش است. این پدیده مکررا در بازارهای مالی رخ می دهد. زمانی که قیمت انجام سفارش مشتری با قیمتی که سفارش را ثبت کرده فاصله داشته باشد می گوییم اسلیپیج رخ داده است. یعنی شما قصد باز کردن معامله در قیمت کنونی بازار را دارید اما معامله با قیمت دیگری باز می شود. این اتفاق ممکن است در تایم فریم مد نظر و یا تایم فریم های پایین تر به صورت گپ نیز دیده شود.

قیمت خرید (Ask) و قیمت فروش (Bid):

قیمت بید (Bid):
به قیمتی که روی نمودار می بینید، قیمت بید می گویند. توجه داشته باشید که معاملات sell و همچنین sell limit و sell stop با قیمت بید باز می شوند.
معاملات buy هم با قیمت بید بسته می شوند.
حد سود و زیان در معاملات buy با قیمت بید فعال می شوند.
قیمت اسک (Ask):
این قیمت روی نمودار وجود ندارد؛ بلکه به میزان اسپرد از قیمت نمودار یا همان قیمت بید، بالاتر است.
معاملات buy و همینطور buy limit و buy stop با قیمت اسک باز می شوند نه با قیمت روی نمودار.
معاملات sell هم با قیمت اسک بسته می شوند.
توجه داشته باشید که حد سود و زیان در معاملات sell با قیمت اسک فعال می شوند.

? در ادامه ی همین متن با پندینگ اردرها نیز آشنا خواهید شد.

اسپرد (Spread):

به اختلاف قیمت خرید و فروش، اسپرد گفته می شود که این اختلاف یکی از هزینه هایی است که معامله گران پرداخت می کنند و با توجه به کارگزار یا صرافی مورد نظر، ممکن است هزینه های جانبی دیگری هم در معامله داشته باشند.
? واید شدن اسپرد چیست؟ درساعات پایانی و آغازین بازار (معمولا در ساعات 12:30 تا 1:30 بامداد به وقت ایران) اسپردها به دلیل کاهش نقدینگی واید می شوند (یعنی چند برابر می شوند). البته بسته به شرایط بازار ممکن است در ساعات دیگر هم این اتفاق رخ بدهد.

پیپ و پوینت (pip & point):

کوچکترین ارزش مکانی در هر نرخ معادل پوینت یا پیپت می باشد. هر 10 پوینت یا پیپت معادل 1 پیپ است.

کمیسیون (Commission):

هزینه ای است که بروکر از معامله گر به ازای انجام هر معامله دریافت می کند. مقدار کمیسیون به بروکر، نماد معاملاتی، نوع حساب و حجم معامله بستگی دارد.

سواپ (swap):

کارگزار برای باز نگه داشتن و انتقال معامله به روز بعد، نرخی تحت عنوان سواپ برای هر نماد معاملاتی را اعمال می کند که دارای نرخ متغیری است. نرخ سواپ در هر کارگزاری متفاوت است.

سایز معامله و حجم (Contract Size & volume):

اندازه ی حجم معامله برای یک لات استاندارد در کارگزاری های مختلف متفاوت است. بطور مثال در نماد طلا ممکن است کانترکت سایز در یک بروکر 100 باشد، یعنی برابر با 100 انس طلا در هر یک لات. اما در بروکر دیگر این میزان ممکن است برابر با عددی متفاوت باشد که باید حجم را بسته به کانترکت سایز بروکر، محاسبه و تعیین کنید. توجه داشته باشید، ارزش هر پوینت در محاسبه ی سود و زیان اهمیت دارد. ارزش هر پوینت در نمادهای مختلف متفاوت می باشد.

بالانس (Balance):

مقدار پولی است که معامله گر در حساب معاملاتی خود واریز می کند. به تعریف ساده تر همان میزان پولی است که معامله گر می تواند با آن معامله کند.

مارجین (Margin):

در معاملات اهرم دار مبلغی به نام مارجین توسط کارگزار یا صرافی از میزان بالانس معامله گر قفل می شود تا معامله گر بتواند وارد معامله ی اهرم دار شود.

ایکوییتی (Equity):

ایکوئیتی حاصل جمع بالانس حساب با سود یا ضرر جاری معاملات باز می باشد. به بیان ساده تر، ایکوئیتی همان سرمایه ی کل با احتساب سود و زیان معاملات باز است.

فری مارجین یا مارجین آزاد (Free Margin):

فری مارجین برابر است با کسر ایکوییتی حساب از مارجین استفاده شده در معامله که این نرخ به ما بودجه در دسترس برای باز کردن معاملات جدید را ارائه می دهد.

مارجین لول (Margin level):

نسبت ایکوییتی به مارجین را مارجین لول می گوییم. مارجین لول مشخص می کند که چه مقدار وجه برای معاملات جدید در دسترس است. هر چقدر مارجین لول بیشتر باشد فری مارجین هم افزایش پیدا می کند.

کال مارجین (call margin):

در بازارهای اهرم دار وقتی معامله ی باز وارد ضرر می شود، مارجین لول نیز کاهش پیدا می کند. حال اگر این ضرر باعث کاهش مارجین لول تا حد تعیین شده توسط کارگزار شود، معامله گر اخطار کسری بودجه دریافت می کند که اصطلاحا می گوییم کال مارجین شده است و باید اقداماتی نظیر افزایش سرمایه را انجام دهد.

استاپ اوت (stop out):

زمانی که مارجین لول سطح استاپ اوت را رد می کند کارگزار یا بروکر برای جلوگیری از ضرر احتمالی بیشتر از مارجینی که به عنوان تضمین قفل کرده بود، یک یا تمام معاملات را می بندد. باید توجه داشته باشید که استاپ اوت به صورت خودکار و توسط پلتفرم معاملاتی کارگزار یا بروکر در حساب های معاملاتی انجام می شود. همچنین سطح استاپ اوت در کارگزاری ها یا بروکر های متفاوت، فرق می کند.

اهرم (Leverage):

اهرم در معاملات اهرم دار شباهت بسیار زیادی به دریافت وام از طرف کارگزار دارد. با استفاده از اهرم می توان حجم معاملات را چندین برابر کرد که این موضوع مزایا و معایبی دارد. البته در نظر داشته باشید زمانی که شما از وام استفاده می کنید ملزم به پرداخت سود هستید اما استفاده از اهرم برای شما هزینه ای ندارد که این جزء مزایای اهرم می باشد. بطور مثال تصور کنید شما 100 دلار موجودی دارید و می خواهید از اهرم 1:100 استفاده کنید، بعد از استفاده از اهرم شما با 100 دلار خود می توانید وارد معامله ای شوید که نیازمند 10000 دلار موجودی می باشد، این فوق العاده است اما در نظر داشته باشید که به دلیل حجم بالاتری که به کمک اهرم انتخاب کرده اید، اگر قیمت خلاف جهت معامله شما پیش برود، ضرری که به حساب شما وارد می شود به همان میزان بیشتر خواهد بود و این موضوع از معایب اهرم بشمار می آید.

حد سود (Take profit):

قیمت یا محدوده ای از قیمت می باشد که معامله گر با تحلیل هایی که انجام می دهد تعیین می کند در آن محدوده ی قیمتی یا قیمت از معامله ی خود با کسب سود خارج شود.

حد ضرر (Stop Loss):

قیمت یا محدوده ای از قیمت می باشد که معامله گر با تحلیل هایی که انجام می دهد تعیین می کند در آن محدوده ی قیمتی یا قیمت از معامله ی خود با ضرر خارج شود. باید در نظر داشته باشید حد سود و حد ضرر 2 مفهوم بسیار کاربردی در بخش مدیریت ریسک و سرمایه هستند که در آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

خرید و فروش در قیمت مشخص شده (Pending Order):

معاملات یا به صورت آنی با قیمت جاری بازار باز می شوند یا معامله گر با استفاده از پندینگ اردرها قیمتی برای ورود به معامله خرید یا فروش تعیین می کند. بطور کلی پندینگ اردرها به دو دسته تقسیم می شوند:

لیمیت ها (Limit)

استاپ ها (Stop)
اردرهای لیمیت به دو دسته تقسیم می شوند:
الف. سل لیمیت:
یعنی دستور فروش در قیمتی بالاتر از نرخ جاری بازار
ب. بای لیمیت:
یعنی دستور خرید در قیمتی پایین تر از نرخ جاری بازار.
اردرهای استاپ به دو دسته تقسیم می شوند:
الف. سل استاپ:
یعنی دستور فروش در قیمتی پایین تر از نرخ جاری بازار.
ب. بای استاپ:
یعنی دستور خرید در قیمتی بالاتر از نرخ جاری بازار.

هج کردن (Hedging):

بطور کلی هج کردن به مفهوم قفل کردن معاملات باز می باشد. معمولا زمانی معامله گران از هج کردن استفاده می کنند که ضرر در جریان داشته باشند. هج کردن می تواند به صورت (Full hedging) یا همان هج کامل باشد یا به صورت (Partial hedging) یعنی به گونه ای که قسمتی از معاملات هج شوند. هج کردن هم می تواند به صورت انجام معاملات عکس در یک نماد معاملاتی مشخص انجام شود و هم می تواند به شکل انجام معاملات هم جهت در نماد های معاملاتی که همبستگی منفی دارند باشد. لازم به ذکر است برخی بروکرها قوانین جزئی متفاوتی در اجرای هج دارند که شخص معامله گر باید آنها را مطالعه کند.

نمودار (Chart):

بطور کلی نمودار (Chart) حرکت قیمت در زمان را به صورت دو بعدی به نمایش می گذارد. نمودارها در بازارهای مالی در محور افقی (X)، زمان را نشان می دهند. به بیان دیگر تعیین کننده زمان می باشند. محور عمودی (Y) نیز قیمت را مشخص می کند. نمودار ها انواع مختلفی دارند اما سه نمودار 1. خطی، 2. شمعی و 3. میله ای بیشترین طرفدار را دارند. در نمودار ها موردی که بسیار کاربرد دارد بحث قالب زمانی یا تایم فریم می باشد. تایم فریم مشخص می کند که هر فریم از چارت ما نشان دهنده ی قیمت در چه بازه ی زمانی می باشد. بطور مثال زمانی که تایم فریم نمودار شما 5 دقیقه باشد، این موضوع را نشان می دهد که هر نقطه در نمودار خطی و هر کندل در نمودار کندلی و هر میله در نمودار میله ای در بازه ی زمانی 5 دقیقه تشکیل شده اند و نتیجه ی حرکت 5 دقیقه ی قبل بازار هستند.

نمودار خطی:

از به هم پیوستن نقاط بسته شدن قیمت در تایم فریم مشخص شده بدست می آید. این نوع نمودار معمولا برای بررسی نمای کلی حرکت قیمت استفاده میشود.

نمودار میله ای:

کمی از نمودار خطی پیچیده تر است و اطلاعاتی چون پایین ترین قیمت، بالاترین قیمت، قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن هر میله را نمایش می دهد. معامله گر با استفاده از نمودار میله ای می تواند اطلاعات کامل تری نسبت به نمودار خطی از چارت دریافت کند.

نمودار شمعی:

اطلاعاتی که نمودار شمعی به معامله گران می دهد دقیقا مثل نمودار میله ای است، اما گرافیک و ظاهر نمودار شمعی بسیار پرطرفدار تر بوده و اکثر معامله گران از این نوع نمودار برای تحلیل استفاده می کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *