جدول محتوا

ورود و خروج از معامله

برای نوشتن یادداشت روی این نوشته باید وارد شوید

تاکنون با مهمترین عوامل ساخت یک استراتژی آشنا شدیم. حالا، در مرحله فعلی و بعدی، به فرآیند ساخت یک استراتژی می‌پردازیم. با توجه به اهدافی که در مرحله قبل برای خود تعیین کرده‌ایم، هر قسمت از استراتژی را تعیین کرده و در نهایت استراتژی خود را خواهیم ساخت.

در زیرگام قبل سه جزء زیر را به عنوان اجزاء اصلی یک استراتژی معرفی کردیم و در این قسمت به بررسی سیگنال ورود به معامله و تعیین شرایط خروج از معامله میپردازیم.

  • سیگنال ورود به معامله
  • مدیریت ریسک و سرمایه
  • تعیین شرایط خروج از معامله

دقت شود که زمانی می توان نتیجه ی یک معامله را مطابق استراتژی دانست که تمامی ارکان به ترتیب انجام شوند. در ادامه به هر یک از این موارد می پردازیم:

ورود و خروج از معامله
ورود و خروج از معامله 1

سیگنال ورود به معامله

سیگنال ورود به معامله در بازارهای مالی، زمان ورود یک معامله گر به معامله است که با استفاده از تحلیل بنیادی و یا تکنیکالی بدست می آید.

به طور مثال، سیگنال‌های ورود به معامله ممکن است شامل موارد زیر باشند:

  1. الگوهای نموداری: مانند شکل‌ها، ترکیب کندلهای نموداری یا تغییرات قیمتی مشخص.
  2. شاخص‌های تکنیکال: مثل RSI (شاخص قدرت نسبی) یا MACD (تفاوت میانگین متحرک).
  3. تحلیل‌های بنیادی: اطلاعات مرتبط با وضعیت اقتصادی یا رویدادهای خاصی که ممکن است تأثیر بزرگی بر بازار داشته باشند.

درک و تفسیر صحیح سیگنال‌های ورود به معامله، نقش مهمی در موفقیت معاملات دارد. با این حال، تصمیم نهایی برای ورود به یک معامله باید با توجه به تجربه، استراتژی شخصی و مدیریت ریسک معامله‌گر انجام شود.

بطور کلی سیگنالهای ورود به معامله را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

سیگنال سیستماتیک

برای دریافت سیگنال ورود به معامله در این روش، معمولاً نرم‌افزارهای معاملاتی و یا سیستم‌های خودکار معاملاتی مختلفی وجود دارند که به صورت خودکار و بر اساس الگوریتم‌های خاص، سیگنال ورود به معامله را ارائه می‌دهند. این سیگنال‌ها ممکن است بر اساس شاخص‌های فنی مختلفی مانند رشد قیمت، میانگین‌های متحرک، شاخص‌های نسبت و … تعیین شوند.

سیگنال تحلیلی

برای دریافت سیگنال ورود به معامله به صورت دستی، معمولاً تحلیل بنیادی و یا تحلیل‌های تکنیکال از قبیل الگوهای نموداری، سطوح قیمتی مهم و شاخص‌های فنی مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، اگر یک روند صعودی را تشخیص دهیم، می‌توانیم به عنوان شرط ورود به معامله، خرید در سطح قیمتی پایین‌تر از نقطه فعلی و یا پس از ایجاد یک الگوی قیمتی مشخص را در نظر بگیریم. در هر صورت، برای استفاده از سیگنال ورود به معامله، باید به دقت تحلیل‌های تکنیکال و شاخص‌های مورد استفاده برای تولید سیگنال را بررسی کنید و از صحت و قابل اعتماد بودن آن اطمینان حاصل کنید. برای ورود به معامله باید سیگنالهایی را دریافت کنیم که بتوانیم روند ادامه ی بازار را احتمال بندی کنیم. این سیگنال ها با استفاده از روشها و متودهای مختلف تکنیکالی و بنیادی که در گام هفتم فرا گرفتیم، بدست می آیند.

انتخاب روش ورود

ورود و خروج از معامله
ورود و خروج از معامله 2

سیگنال ورود به معامله از روش‌های مختلف مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل شخصی یا حتی از ربات و اندیکاتور بدست می آید، شما باید روش مناسب ورود به معامله را با توجه به نوع سیگنال دریافتی انتخاب کنید. در پلتفرم‌های معاملاتی، روش‌های گوناگونی برای ورود به معامله وجود دارد. به عنوان مثال، اگر سبک معاملاتی شما اسکلپینگ است، عملیات باز شدن معامله باید بلافاصله پس از صدور سیگنال انجام شود. بنابراین باید از سفارشات سریع استفاده کنید. همچنین، اگر معامله گری شما بر پایه استراتژی میان‌مدت یا بلندمدت است، باید با استفاده از روش مناسب، سفارش خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که با رسیدن به نقطه ورود مورد نظر، معامله باز شود.

بطور کلی برای باز کردن یک معامله از سه روش می توانیم استفاده کنیم:

1. سفارش سریع (Instant Order)

در صورتی که تصمیم به ورود فوری به معامله دارید، از این نوع سفارش‌گذاری استفاده می‌کنید. در این روش، شما قادرید در هر زمان و با هر قیمتی وارد معامله شوید. این سبک سفارش‌گذاری بیشتر در معاملات سریع یا اسکلپینگ استفاده می‌شود و بسته به استراتژی شما می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. این روش بسیار به احساسات وابسته است و معامله‌گران باید احساسات خود را کنترل کرده و به شرایط تعیین شده مانند شرایط پیش‌نیاز، ورود و خروج به دقت توجه کنند. جالب است که بیشتر معامله‌گران نیز از این روش استفاده می‌کنند.

2. سفارشات حدی (Limit Order)

این دستورات، ما را قادر می‌سازند که قیمت ورود به معامله را تعیین کرده و شرایط لازم برای آن را در سیستم تنظیم کنیم. سپس، پلتفرم معاملاتی با رخ دادن این شرایط، معامله را برای ما اجرا می‌کند. این نوع اردر به معنای تعیین حداکثر یا حداقل قیمت برای خرید یا فروش یک دارایی مالی است. دستور لیمیت تنها زمانی اجرا می‌شود که قیمت دارایی مالی به قیمت مشخص شده در اردر برسد. این شکل از سفارشات به دو دسته تقسیم می شوند:

Buy Limit .1: وقتی می‌خواهید سفارش خود را در حداکثر قیمت انجام دهید، از دستور “بای لیمیت” استفاده می‌کنید. این دستور در بازارهای مالی به شما این امکان را می‌دهد که یک دارایی مالی را با حداکثر قیمتی که تعیین کرده‌اید، خریداری کنید. به عبارت دیگر، با این دستور می‌توانید برای خرید یک دارایی مالی، حداکثر قیمت مورد نظر خود را تعیین کرده و در صورت رسیدن قیمت دارایی به آن مقدار، خرید انجام شود. این امکان به شما اجازه می‌دهد که از افزایش قیمت دارایی مالی که قصد خرید آن را دارید، بهره‌مند شوید و با پرداخت کمترین قیمت ممکن، دارایی مورد نظر را تهیه کنید. به طور مثال، اگر قیمت طلا 1810 دلار باشد و شما یک دستور “بای لیمیت” با قیمت 1800 دلار قرار دهید، این کار به شما امکان می‌دهد محدوده قیمتی حداکثری برای خرید را مشخص کنید.

2.Sell Limit: کاملا بالعکس اردر بای لیمیت می باشد. در این نوع اردر شما یک ناحیه ی حداقلی را برای معاملات فروش خود تعیین می کنید. “سل لیمیت” یک نوع اردر در بازارهای مالی است که برای فروش دارایی مالی به کار می‌رود. با استفاده از این اردر، شما می‌توانید یک حداقل قیمت برای فروش دارایی مالی خود تعیین کنید و این اردر در صورتی اجرا می‌شود که قیمت دارایی به سطحی مشخص (که به عنوان “قیمت لیمیت” شناخته می‌شود) برسد. با استفاده از سل لیمیت، می‌توانید به دلیل افزایش قیمت دارایی مالی، دارایی مالی خود را با قیمت بالاتری از قیمت فعلی بفروشید. این امر به شما اجازه می‌دهد که سود بیشتری از خرید دارایی مالی خود کسب کنید.

3. سفارشات استاپ (Stop Order): این نوع اردرگذاری به معنای تعیین یک سطح قیمتی برای فعال شدن یک اردر خرید یا فروش است. اگر قیمت دارایی مالی به سطح تعیین شده در اردر استاپ برسد، اردر خرید یا فروش به صورت خودکار فعال خواهد شد. این دسته از اردرگذاری نیز همانند سفارشات حدی، دو دسته دارد:

  1. Buy Stop: بای استاپ یا Buy Stop، نوعی از استاپ اردر در بازارهای مالی است که برای معامله ی خرید مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این روش، شما با تعیین یک قیمت حداقلی، تعیین می کنید که این اردر در صورت رسیدن قیمت دارایی مالی به یک سطح مشخص (که به عنوان “قیمت استاپ” شناخته می‌شود)، اجرا شود. بای استاپ به شما امکان می‌دهد که در کاهش قیمت، با قیمت پایین‌تری از قیمت فعلی، معامله خرید خود را باز کنید. با داشتن این ابزار، شما در صورت افزایش قیمت، می‌توانید سود بیشتری از خرید خود کسب کنید و به طور کلی، می‌توانید به شکل هوشمندانه‌ ای در بازارهای مالی عمل کنید.
  2. Sell Stop: سل استاپ یا Sell Stop، یکی از ابزارهای مهم مدیریت ریسک در بازارهای مالی است که برای انجام معامله ی فروش به کار می‌رود. این اردر در صورتی اجرا می‌شود که قیمت دارایی مالی به سطح مشخصی (به عنوان “قیمت استاپ” شناخته می‌شود) برسد. سل استاپ به معامله گران این امکان را می‌دهد که با فروش دارایی های مالی با قیمت بالاتر از قیمت فعلی، سود بیشتری را کسب کنند. به عبارت دیگر، با استفاده از سل استاپ می‌توانید در صورت کاهش قیمت، سود بیشتری را از فروش دارایی خود بدست آورید.

چگونه باید نحوه ی اردرگذاری مناسب با استراتژی خود را انتخاب کنیم؟

ورود و خروج از معامله
ورود و خروج از معامله 3

انتخاب اینکه برای باز کردن یک معامله از چه روش اردرگذاری باید استفاده کنیم کاملا مرتبط به استراتژی شما و بسترهای تعیین شده ی آن می باشد. انتخاب نحوه‌ی اردرگذاری مناسب برای استراتژی معاملاتی شما، به میزان قابل توجهی به نوع استراتژی، تجربه و سلیقه‌ی شما و همچنین شرایط بازار و وضعیت قیمت‌ها بستگی دارد. اما به مواردی که باید در خصوص این موضوع به آنها توجه گردد، اشاره می کنیم:

  1. بررسی شرایط بازار: برای انتخاب بهترین نوع سفارش در استراتژی معاملاتی خود، ابتدا باید با دقت شرایط بازار را بررسی کنید. به عنوان مثال، در شرایط آرام بازار، بهتر است از سفارشات لیمیت استفاده کنید تا از قیمت بهتری برای ورود یا خروج از معامله استفاده کنید. اما در زمانی که بازار تلاطم زیادی دارد، سفارشات استاپ ممکن است بهترین گزینه باشند.
  2. تجربه و سلیقه: نحوه‌ی انتخاب نوع اردر برای استراتژی معاملاتی، به سلیقه و تجربه‌ی هر معامله‌گر بستگی دارد. مثلاً برخی معامله‌گران اغلب از اردرهای لیمیت استفاده می‌کنند تا بهترین قیمت را برای ورود و خروج از معامله کسب کنند، در حالی که دیگران تمایل دارند از اردرهای استاپ استفاده کنند. این مورد بسته به شخصیت معامله گر، ریسک گریزی، هیجانی بودن و… بستکی دارد.
  3. هدف معاملاتی: برای انتخاب نوع اردر، باید هدف معاملاتی خود را در نظر داشته باشید. به عنوان مثال، در صورت تمایل به کسب بهترین قیمت ورود یا خروج از معامله، اردرهای لیمیت مناسب خواهند بود. اما در صورتی که هدف شما محافظت از سرمایه و کاهش ریسک باشد، احتمالاً از اردرهای استاپ استفاده خواهید کرد. به طور مثال، افرادی که به دنبال معاملات سریع و اسکلپ هستند و در تایم فریم های پایین تر کار می کنند، از سفارش سریع استفاده می کنند اما افرادی که در تایم فریم های بالاتر کار می کنند و معاملات بلند مدت تری دارند، عموما از سفارش گذاری و یا Pending Order استفاده می کنند.
  4. در نظر داشتن شرایط قیمت‌ها: با انجام بررسی بر روی قیمت و تحلیل‌های تکنیکال، می‌توانید نوع اردری را که برای استراتژی معاملاتی خود انتخاب می‌کنید، مشخص کنید. به عنوان مثال، در صورتی که قیمت بازار از ناحیه حمایت عبور کرده باشد و به سمت پایین حرکت کند، ممکن است نیاز باشد از اردرهای سل استفاده کنید تا از بروز خطرات جلوگیری کنید.

در نتیجه برای انتخاب بهترین نوع اردر برای استراتژی معاملاتی خود، باید به شرایط بازار، هدف معاملاتی، سطح تجربه، سلیقه‌ی خود و مدیریت ریسک توجه کنید. با مطالعه و تحلیل دقیق این عوامل، می‌توانید به نحوه‌ی اردرگذاری مناسب برای استراتژی معاملاتی خود برسید و بهترین نتیجه را کسب کنید.

به عنوان دو مثال بسیار ساده از سیگنال ورود، به خط روند و الیوت اشاره می کنیم:

معامله با شکست در خط روند

استراتژی خط روند یکی از روش‌های برجسته تجارت در بازارهای مالی است که در آن، خط روند به عنوان یکی از نشانگرهای اصلی برای تشخیص جهت حرکت بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این استراتژی بر اساس برخورد خط روند با قیمت‌ها، نقطه ورود به معامله برای خرید و فروش را تعیین می‌کند. به‌عنوان مثال، اگر قیمت سهام به سمت بالا حرکت کند و خط روند به عنوان یک مقاومت قوی شکسته شود، می توانید در نقطه شکست وارد معامله شوید.

روش الیوت

در معامله با استراتژی الیوت، به روش های متفاوتی می توان نقطه ی ورود را تعیین کرد. به عنوان مثال شخصی می تواند انتهای موج 2 را نقطه ی ورود به معامله قرار دهد و از حرکت قیمت در موج سوم کسب سود کند. برخی افراد برای کسب سود از موج 5 استفاده می کنند، زیرا تشخیص آن به مراتب راحت تر است.

در این زیرگام صرفا به بخش سیگنال ورود به معامله و تعیین شرایط خروج از آن می پردازیم و به دلیل اینکه بحث مدیریت ریسک و سرمایه خود یک مبحث مفصل می باشد، در زیرگام بعدی به بررسی آن خواهیم پرداخت.

شرایط خروج از معامله

ورود و خروج از معامله
ورود و خروج از معامله 4

شاید بسیاری از معامله گران زمانی که استراتژی ورود را مشخص کرده اند، به سراغ انجام معامله رفته و به دنبال باز کردن معامله هستند. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که انجام خروج درست از معامله نیز به اندازه ی ورود به آن مهم است.

حتی اگر ورود شما به بازار بدون نقص باشد، اما پلن مناسبی برای خروج نداشته باشید، ممکن است سود به دست آمده را از دست بدهید؛ یا اگر در نقطه اشتباه وارد معامله شده باشید خروج به موقع، میتواند از ضررهای سنگین جلوگیری کند. بنابراین یک استراتژی کامل و خوب، در نهایت با یک خروج مناسب می تواند سود خوبی عاید معامله گر کند و همچنین می تواند ضرر را به درستی و سر وقت شناسایی کند و جلوی آن را تا حد مناسبی بگیرد.

چگونه پلن خروج از معامله را در استراتژی خود مشخص کنیم؟

برای تعیین پلن خروج از معامله باید طبق موارد زیر اقدام کنیم:

تعیین میزان سود مورد انتظار

یکی از روش‌های موثر در تدوین برنامه خروج از معامله، تعیین میزان سود مورد انتظار است. این روش، با بررسی شرایط بازار و ماهیت معامله، به شما این امکان را می‌دهد تا میزان سودی که انتظار دارید را مشخص کنید و در صورت دستیابی به آن، از معامله خارج شوید. معامله گران برای انجام این کار عموما از حد سود یا همان Take Profit استفاده می کنند.

تعیین حداکثر ضرر

با توجه به مواردی که در بخش مدیریت ریسک و سرمایه در خصوص ریسک در استراتژی تعیین خواهید کرد، باید برای معامله ی خود حد ضرر تعیین کنید.

دقت داشته باشید که تعیین حد ضرر و سود در ابتدای معامله موردی است که باید به آن بسیار پایبند باشید و معامله ای را بدون تعیین این موارد باز نکنید.

برخی از معامله گران از حد ضرر داینامیک استفاده می کنند. استفاده از این سبک نیاز به تجربه بیشتر دارد. و همچنین استراتژی معاملاتی نیز باید این قابلیت را داشته باشد. به عنوان مثال در یک استراتژی که در آن از اندیکاتورها استفاده میشود ممکن است برخورد دو خط و یا رفتن یک اندیکاتور در ناحیه اشباع، سیگنال خروج برای ما باشد.

یک سیستم معاملاتی کامل و جامع (جدا از عملکرد آن از لحاظ سود دهی) باید تمامی موارد گفته شده در آن تعیین شده باشند و بتوان قواعد تعیین شده برای هر قسمت را به صورت واضح و دقیق شرح داد.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *